خبرگزاری میزان، خلیلالله هماییراد مدیرکل پیشین امنیتی و انتظامی استانداری کرمان و فعال رسانهای در یادداشتی اختصاصی برای میزان، نوشت: به حوادث و رخدادها، از زوایای مختلفی میتوان نگریست و آن هارا تجزیه و تحلیل کرد. تحلیلهایی که ممکن است با واقعیت و حقیقت ماجرا منطبق باشند، یا نباشند یاحتی بخشی از ماجرا را دیده و از مابقی آن بی خبر بمانند. مثل این که از یک درب باز، به درون اتاقی نگاه کنیم و همهی آن چه را میبینیم، شرح دهیم. یا از دری نیمه باز و زاویهای بسته، نگاه کنیم و تنها بخشی از اشیاء و لوازم درون آن اتاق را ببینیم و از مابقی غافل بمانیم. تازه، اینها همه درحالی ست که به دو بینی یا خطای دید هم مبتلا نباشیم، یاعینک رنگی هم بر چشم نزده باشم، که مثلا ماست را، به رنگ سبز یا قهوهای ببینیم.
با این تفسیر، از یک واقعیت نمیشود گذشت و آن هم این است که آشوب بزرگی، جهان را در برگرفته است. ترس و اضطراب بر سراسر دنیا حاکم گشته، زیانهای فراوان انسانی، اقتصادی و اجتماعی به بار آمده و گویی به قول زنده یاد محتشمکاشانی: کار جهان و خلق جهان جمله در هم است و کاشوب، در تمامی ذرات عالم است؟!
ناروا نیست اگر رخدادهای اخیر، که بشر را خانه نشین کرده، هزاران پرواز را لغو کرده و پارکینگ فرودگاههای مهم جهان، برای نگه داری بیش از پنج هزار هواپیمایی که زمین گیر شده اند، جاندارند، ظرفیت اشغال اغلب هتلها را به صفر رسانده، قیمت نفت را تا ۲۷ دلار پایین آورده و بیم پایین آمدن قیمت، تا ۱۰ دلار هم وجود دارد، المپیک ژاپن، مسابقات جام ملتهای اروپا و امریکای جنوبی را یک سال به تاخیر انداخته، تمام مسابقات باشگاهی و لیگهای مطرح را، که میلیاردها دلار و پوند عایدی و گردش مالی داشتند، به تعطیلی کشانده، چراغ صنعت گردشگری را تقریبا خاموش کرده، تنها در دو هفته اول فوریه، فروش خودرو در چین را از ۲۵ میلیون دستگاه به یک میلیون رسانده و ۲ میلیارد سفر، تنها در آن کشور لغو شده و تا کنون بیش از ۴۰۰ هزار نفر را در سرتاسر جهان مبتلا کرده و بیش از ۱۴ هزار نفر قربانی گرفته است را، «آشوب» بنامیم.
در ریاضیات، شاخهای است که به مطالعهی سیستمهای دینامکی آشفته میپردازد و به نظریهی «آشوب -chaos theory- یا بی نظمی» شهرت دارد وموجب پدیدهای به نام «اثر پروانهای» میشود. این نظریهی علمی، ابتدا در سال ۱۹۵۲ در داستان کوتاهی به نام «آوای تندر» اثر ری بردری مطرح شد و در ۱۹۶۱ توسط ادوارد لورنتس-ریاضیدان و هواشناس امریکایی جنبهی علمی یافت و در اجلاس جهانی ۱۹۷۲ پذیرفته شد. خلاصهی این نظریه به زبان ساده آن است که: مثلا بال زدن یک پروانه در برزیل، میتواند موجب بروز طوفانی در تگزاس شود. (یعنی از امریکای جنوبی تا شمالی). بر اساس «نظریهی آشوب- chaos-theory» که شاخهای از علم ریاضی است و در حقیقت یک نظریه بینابینی و میان رشتهای محسوب شده و با فیزیک کوانتوم و فلسفه نیز مرتبط است، با وقوع رخدادهای به ظاهر کوچک، تغییرات بزرگی در جهان حاصل میشود.
در تاریخ ادیان و خصوصا قصص قرآن کریم، موارد متعددی از «آشوب» ذکر شده است که بر اثر یک نافرمانی، یا پدیدهای به ظاهر کوچک، رخدادی عظیم و آشوبی شگرف در عالم به پا خواسته است. مثلا قهر حضرت یونس و نا امیدی او از هدایت مردم، موجب شد به طوفانی در دریا گرفتار شود و نهنگی او را ببلعد، چنان که اگر توبه نکرده و آن چه را امروز، به نام ذکر یونسیه مینامیم و در نماز غفیله میخوانیم، نگفته بود، «لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»(آیه ۱۴۴ سوره صافات). یعنی تا قیامت در شکم ماهی حبس بود. در ماجرایی دیگر، حضرت نوح که ابوالبشر ثانی نامیده میشود، چهل سال در خشکی مشغول ساخت کشتی بود و اغلب مردم او را به تمسخر میگرفتند، تا طوفانی برپاشد و چهل شبانه روز، از زمین آب جوشید و از آسمان بارانی سیل آسا فرو ریخت و همه جا را آب فرا گرفت، تا کشتی روان گشت و جز عدهی معدودی، همه هلاک شدند. واقعهای که نه تنها در قران کریم، بلکه در تورات (کتاب آفرینش) و در انجیل (کتاب لوقا) هم بدان اشاره شده و البته در جایی دیگر نیز، صراحتا هشدار داده که: بپرهیزید از فتنهای که تنها به کسانی از شما که ستم کردند، نمیرسد (انفال-۳۵) و بنا به ضرب المثل معروف: از آتش کوبنان ٫گور میسوزد، آتش که گرفت، خشک وتر میسوزد.
چندی بعد از طوفان نوح، قوم حضرت هود، که افرادی ثروتمند، اما مست غرور و شهوت و ستمگری بودند، گرفتار عذابی سخت شدند و هفت سال به قحطی و خشکسالی گرفتار گشتند. سپس ابرهایی پدید آمد و تند بادی برخاست و طومار زندگی شان را در هم پیچید که مولوی آن را در مثنوی چنین تصویر کرده است:
بـر هـوا بـردی فـکندی بـر حَـجَـر، تا دریدی عَظم و لَحم از یکدگر
یـک گُـرُه را بـه هـوا بـر هـم زدی، تا چو خشخاش، استخوان ریزان شدی
هـودگِـرد مـؤمنان خـط مـیکشیـد، نـرم مـیشـد