🔮برشی از وصیتنامه جالب و خواندنی اصغر الهیاری 🔮 🔮اى مردم! اى دوستان و آشنایان و اى کسانیکه فریاد نوشته هاى من به گوش شما مى رسد، توجه شما را به چند مسائله جلب مى کنم: 🔮اول اینکه از شما مى خواهم، این امام عزیز را تنها نگذارید و سعى کنید که به تمام معنا، مقلد او باشید که مقلد او بودن در روز جزا افتخار خواهد بود و مقلد بودن به این است که پشت سر او حرکت کنید و همیشه حرفهاى او را به گوش دل بشنوید و همچنین در مورد جنگ و جبهه کوتاهى نکنید که اگر سستى کردید، به قول امام اول ما شیعیان،حضرت على (ع) ظالمان را با دست خودتان بر خود مسلط کرده اید. و امید است که در مورد برخورد با مسائل، کمال دقت را بکنید. که ممکن است، کوچکترین اشتباه شما، بزرگترین صدمه را به دین و شریعت مقدس اسلام وارد آورد 🔮  همچنین سفارش مى کنم، شما را درباره خانواده هاى محترم شهداء، مفقودین و اسراء که به حق بر گردن همه ماحق دارند. مبادا شخصى به یکى از ولى نعمتهاى ما اهانتى بکند که گویا به خانواده حسین (ع) بى اهمیتى کرده است. 🔮 و سفارش مى کنم، شما را به خط مستقیم بندگى خدا و در راه خدا بودن به خاطر اینکه همانطورى که خداوند مى فرماید: ((ان الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء والله  یعدکم مغفره منه و فضلاوالله واسع علیم ))بقره ۲۶۸٫ از آنان که از راه خدا فاصله گرفته اند مى خواهم، برگردند که خداوند، توبه پذیر و مهربان است و اگر شما مى خواهید در دنیا سعادتمند باشید و به زیباییها دست یابید، به راه خدا آیید که هر چه زیبایى است در همین راه است و بس. 🔮اگر کسى خیال مى کند که در غیر این راه هم چیزى است، سخت در اشتباه است; به خاطر اینکه من خودم درک کرده ام بعضى از آنچه را که بندگى خدا مى دهد و چیزى به جز حلاوت و شیرینى ندیده ام و امیدوارم که شما نیزاز این راه کام برگیرید که فضل و رحمت خداوند آنقدر زیاد است و به هر کس که بخواهد، عطا مى کند. 🔮از آن چیزهایى که دیده ام و برایم محقق شده است، این است که یک موقع در ایام جوانى که زمینه گناهى برایم پیش آمد که من از آنجا فرار کردم و به خدا پناه بردم از آن عمل. در شب که براى نماز شب بیدار شدم، نورى را دیدم که از آسمان به زمین آمد و موقعى که اقامه نمازم تمام شد، این نور به شبهى بزرگ مبدل شد و نور خیره کننده اى که من از وصف آن عاجزم، پدیدار شد به طورى که زمین مانند روز روشن شد و خلاصه، تا دو الى سه ساعتى که این شبه برایم پدیدار بود، من چنان لذتى مى بردم که تاکنون نمونه اش راندیده ام. و این اتفاق بار دیگر به همان علت تکرار شد. و خلاصه این نمونه ها زیاد است و این را به عنوان نمونه ذکر کردم تا آنان که برایشان مشکل است، درک کنند و بفهمند که قضیه ازچه قرار است. 🔮آرى! اى برادران و خواهران هر چه سعادت و خوشى است در بندگى خدا است و هر چه شقاوت و بدبختى است در گناه و راه شیطان است. بر شما باد، پیروى از خدا و دورى از شیطان اگر مى خواهید در روز قیامت در کنار رسول خدا و ائمه معصومین باشید بر شما باد عبادت و بندگى خالصانه خدا از او با گریه و زارى بخواهید تا توفیق بندگى اش را به شما عنایت کند. بر شما باد، دعاى کمیل و دعاى توسل و ندبه و سمات که هر چه هست از این دعاهاست. بر شما باد، نماز جمعه و جماعت و خلاصه بر شما باد، خدایى شدن، نه شیطانى شدن که انسان گوهر گران قیمتى است و نباید ارزان خود را بفروشد. 🔮نمونه دیگر آنچه که دیده ام این است که من هر وقت که به قم براى زیارت مرقد مطهره حضرت معصومه (سلام الله  علیها) مشرف مى شدم و براى ورود سلام مى کردم اگر جوابم را مى شنیدم وارد مى شدم و الا دوباره اذن دخول و سلام مى کردم، تا جوابم را بدهد و یک بار که داخل شدم به آن حضرت عرض کردم، چرا که به دیدن شما مى آییم، شما به بازدید ما نمى آیید و در شب همان روز که در مهمانخانه آن حضرت خواب بودم، دیدم که آن حضرت با حضرت فاطمه زهرا (سلام الله  علیها) بر من وارد شد و در کنار من نشستند و حضرت زهرا (س) با زبان ترکى به من فرمودند که چه کار دارى؟ گفتم که من کارى ندارم. آنگاه حضرت زهرا (س) به حضرت فاطمه معصومه (س) فرمودند که: دیدى که مرا از مدینه آوردى اینجا و … و بعدا رفتند که من از خواب بیدار شدم و از این بى ادبى که کرده بودم، ناراحت شدم و اثرى از آنها نیافتم. 🔮نمونه دیگر اینکه در ایستگاه (جاده اهواز ـ خرمشهر) در داخل سنگر مشغول نماز بودم که بوى خیلى گوارا و جالبى را حس کردم و بعد که نمازم تمام شد، دیدم که هیچ کس در سنگر نیست و وقتى شروع کردم به نماز دوباره این بو را احساس مى کردم. 🔮لذا اى برادران! بر شما باد به راه خدا بودن و به جبهه آمدن. ضمنا بعضى مواقع که به حضرت ولى عصر (عج) سلام مى کردم، جواب مى شنیدم و ........