#نکته_های_آرایه_ی_ی
#انواع_استفهام
گاه در ابیاتی شعرا سوالی را مطرح می کنند. که این کار به دلایل متعددی صورت می گیرد :
۱-انکار
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را؟/سماع وعظ کجا،نغمه ی رباب کجا؟
۲-تعجب و شگفتی
توخودچه لعبتی ای شهسوارشیرین کار؟
که توسنی چو فلک رام تازیانه ی تست!
۳-تحقیر
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور،بهرام گرفت؟
۴-ریشخند
چرا شیر جنگی چو روباه شد؟
ز جنگش چنین دست کوتاه شد
۵-سرزنش
چند گویی که چو ایام بهار آید
گل بیاراید و بادام به بار آید؟
۶-تعظیم
این بارگاه کیست؟که گویند بی هراس کای اوج عرش،سطح حضیض تو را سپاس
۷-تنبیه و هشدار
تو کز سرای طبیعت نمی روی بیرون
کجا به کوی حقیقت گذر توانی کرد؟
۸-بیان رنج و اندوه
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم؟
به طاقتی که ندارم،کدام بار کشم؟
۹-تجاهل از امری
آن ماه دو هفته در نقاب است؟
یا حوری دست در خضاب است؟
(در بدیع به این نوع جمله ی استفهامی،تجاهل العارف می گویند.)
استفهام انکاری و استفهام تأکیدی
استفهام انکاری(پرسش انکاری)
اگر جمله ی پرسشی با فعل مثبت برای انکار موضوعی بیاید ((استفهام انکاری)) است.
مثال: همچو نی زهری و تریاقی که دید؟
یعنی هیچ کس زهر وتریاقی(پادزهری) مانند نی ندیده است.
استفهام تأکیدی(پرسش تأکیدی)
اگر جمله ی پرسشی با فعل منفی برای تأکید موضوعی بیاید ((پرسش تأکیدی)) است.
مثال: مگر به تو نگفته بودم؟
مگر اشک سیه روزان که سیل حوادث را هدایت می کند به استحکام کاخ پوشالی جبّاران به سخره نمی نگرد؟
https://eitaa.com/hedayate10