🔻علاج کهنسالي جمعيت کشور بسم‌الله الرحمن الرحيم ⬅️ بررسي داده‌هاي آماري درباره جمعيت کشور و مقايسه روند تحولات در حوزه جمعيت‌شناسي، به نتايج هشداردهنده‌اي منجر شده است. از يکطرف درصد ازدواج و در نتيجه درصد و نرخ باروري به صورت غيرمنتظره‌اي کاهش يافته و از سوي ديگر تأثير مؤلفه‌هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي، بر روي «هرم سني جمعيت»، کاملاً معني‌دار و محسوس ارزيابي مي‌شود. اکنون در مواردي با خانواده‌ها و زوج‌هاي جواني مواجهيم که به دلايل متفاوتي، ميل به باروري ندارند و يا دست بالا به يک «خانواده تک‌فرزندي» اکتفا کرده‌اند. چنين خانواده‌اي از هم‌اکنون براي فرزندشان، محيطي را فراهم نموده‌اند که از نعمت داشتن برادر يا خواهر محروم و در گروه سني خود، فاقد همدم، همبازي و هم‌فکر، در کانون خانواده هستند. لطمه جدي‌تر که ناشي از همين تصميم و طرز فکر است، دقيقاً متوجه جامعه و کشور شده و مي‌شود. از يکطرف کاهش نسبي باروري در کشور اکنون به کمتر از 2 درصد رسيده و افزايش سن «اميد به زندگي» بر اثر بهبود شرايط زندگي و افزايش نسبي سطح بهداشت و درمان و تغذيه از سوي ديگر، مقدمات کهنسالي جمعيت کشور و افزايش تدريجي سهم کهنسالان در هرم سني جمعيت را فراهم ساخته است. نتيجه ادامه اين روند اينست که جامعه ايران به تدريج ولي با شتابي فزاينده و دور از انتظار، در مسير «گذر از جواني به سالخوردگي» قرار گرفته است. آمارها نشان مي‌دهند طي 50 سال اخير اگرچه جمعيت کشور 4 برابر شده ولي سهم کهنسالان در همين دوره 6 برابر شده که از متوسط جهاني که 5 برابر است، هم بيشتر است. اين پديده تدريجاً باعث حرکت شکلي هرم سني جمعيت به سمت استوانه و سپس به هرم معکوس شده که پيامدهاي ماندگاري را به همراه خواهد داشت. اگرچه کهنسال شدن جمعيت کشورها حتي در مقياس جهاني هم در حال شکل‌گيري است و علت آن افزايش سن اميد به زندگي و بهبود امکانات بهداشتي، درماني و تغذيه است لکن با افزايش درصد باروري و تمهيدات مرتبط با تسهيل ازدواج و زايش و تشويق به فرزندآوري، مي‌توان از سرعت وقوع آن کاست و آن را مهار کرد، چرا که افزايش درصد کهنسالي از يکطرف منجر به درگير شدن روزافزون شبکه بهداشت و درمان به خدمات دوره کهنسالي مي‌شود و از سوي ديگر با کاهش فرزندآوري، سطح جانشيني نيروي جوان و افراد در سن خدمت‌رساني را مرتباً کاهش داده و مي‌تواند به فلج شدن ساختار فعال کشور منجر شود که پيامدهاي منفی اقتصادي، مالي، تدارکاتي و اجتماعي دارد. لازم است براي اجتناب از اين خطر و يا کاهش سرعت وقوع آن، تشويق به ازدواج و باروري، با آموزش‌هاي مربوط به حفظ و ارتقاء سطح بهداشت همراه باشد تا تمام افراد جامعه به جاي آنکه عناصر نيازمند تکفل باشند، همچنان افراد «مولد» و کارآمدي محسوب شوند که توان فعاليت و بهره‌وري دارند. مصوبه مجلس شوراي اسلامي براي تشويق به فرزندآوري، در عين حال که بي‌تأثير نخواهد بود، حداکثر يک مشوق است و علاج واقعي اين درد مزمن نيست. علاج واقعي و نهائي از طريق فرهنگ‌سازي ميسر است. سياست اشتباه تک‌فرزندي که در دهه 70 اِعمال شد، متأسفانه به يک فرهنگ تبديل شده. بايد کاري کرد که فرزندآوري به يک فرهنگ تبديل شود و جاي فرهنگ غلط تک‌فرزندي را بگيرد. اين، يک کار بزرگ است که نيازمند همکاري همه‌جانبه تمام دستگاه‌هاي فرهنگي، علمي، ديني و هنري کشور همزمان با حل ريشه‌اي بحران اقتصادي کشور است. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @hedayatefatemiy