🌼🌺🌸 حکایت : 👈دو درویش خراسانی ملازم صحبت یکدیگر سفر کردندی؛ 👈یکی ضعیف بود که هر به دو شب افطار کردی 👈و دیگری قوی که روزی سه بار خوردی. اتفاقا بر درِ شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند؛ 👈هر دو را به خانه‌ای کردند و در به گِل برآوردند! 👈بعد از دو هفته معلوم شد که بی‌گناهند؛ در را گشودند، 👈قوی را دیدند مُرده و ضعیف جان به سلامت بُرده! مردم در این عجب ماندند!! حکیمی گفت: خلاف این عجب بودی؛ 👈آن یکی بسیارخوار بوده است، طاقت بینوائی نیاورد، به سختی هلاک شد 👈و این دگر، خویشتن دار بوده است، لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند. 🖤چو کم خوردن طبیعت شد کسی را چو سختی پیشش آید سهل گیرد و گر تن پرور است اندر فراخی چو تنگی بیند از سختی بمیرد🖤 ✍️مشرف الدین مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی https://eitaa.com/salamatiezendegi = @hediesalamatitebeslami