انگار میکنی حبیب ها می‌روند، زهیرها، جُون ها، سعیدها، "قاسم" ها... و یک نفر هِی، داغدار و تنها و غریب تر میشود و گودال و غروب و آتش، نزدیک تر... یکهو یادت می‌آید که نه‌! سال، سالِ ۶۱ هجری نیست! سالهای قدرت است، سالهای امید، سالهای درخت های ریشه دار، سال‌های آغازِ ثمر؛ هرچند اگر برخی از میوه‌های این باغ، یکی یکی برسند و چیده شوند... 🖋هـجرٺــــ