♦ چالمرز دیدگاه «ذهن توسعه‌یافته» را در مقدمه‌ای که بر کتاب کلارک نوشته با یک مثال توضیح می‌دهد. یک ماه پیش من یک موبایل آیفون خریده‌ام. این موبایل در این مدت برخی از کارهای محوری مغز مرا انجام داده است. این موبایل جای بخشی از حافظه‌ام را گرفته و برخی از شماره‌های تلفن و آدرس‌ها را ذخیره کرده است. این کارها پیش‌تر به عهدة مغز من بود.همچنین،از آن برای محاسبه (جمع و تفریق و غیره) استفاده می‌کنم. به کمک آن جدول‌هایی از مخارج و غیره تهیه می‌کنم و آنها را محاسبه می‌کنم. این موبایل منبع شگفت‌آوری است؛ با آن همیشه به گوگل دسترسی دارم تا برخی از اطلاعات موردنیاز برای حل نزاع‌ها را به دست بیاورم. من برخی از برنامه‌هایم را با آن طراحی می‌کنم. از تقویم آن استفاده می‌کنم تا تعیین کنم چه کارهایی را در ماه‌های آینده می‌توانم یا نمی‌توانم انجام دهم. من حتی گاهی خیال‌های باطلم را روی این گوشی انجام می‌دهم؛ از روی بیکاری با کلمات و تصاویر روی صفحة آن، وقتی تمرکز ندارم، بازی می‌کنم. 🔷کلارک ادعا می‌کند که این آیفون: اوّلاً، فرایند پردازش را، بی‌آن که از دستانم استفاده کنم، سریع‌تر می‌کند. ثانیاً، این موبایل از پیش بخشی از ذهن من بوده است. @hekmatebalge