🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃
"
تلاش برای تحریف قرآن😳"
قسمت اول 1⃣
روزی یک یهودی زیباروی، خوشبو و نیکوجامه وارد مجلس مأمون شد و شروع به سخن کرد و به شیوایی سخن گفت.🧑
چون مجلس پایان یافت و جمعیّت فروکش کرد مأمون او را طلبید و گفت: اسلام را اختیار کن و مسلمان شو تا درباره تو چنین و چنان کنم🫂
او گفت: دین من، دین پدران من است، بر من تحمیل مکن که آن را رها کنم😏
این ماجرا گذشت تا سال بعد که مسلمان شده بود.😇
پس شروع به سخن کرد و به صورت نیکو در علم فقه سخن گفت، پس از پایان مجلس، مأمون او را خواست و به او گفت: مگر تو همان رفیق ما نیستی که یک سال پیش آمدی و اسلام را بر تو عرضه کردیم و نپذیرفتی؟🤔
گفت:
آری لیکن من مردی خوش خط می باشم، چون از اینجا رفتم سه نسخه را از تورات نوشتم و در مطالب آن کم و زیاد کردم. سپس به بازار بردم و در معرض فروش گذاشتم و از من خریداری شد.😫
پس سه نسخه انجیل نوشتم و هنگام نوشتن از آن کم کردم و از پیش خود نیز افزودم. آنگاه آن سه نسخه انجیل هم از من خریداری شد.😳
سپس به سوی قرآن آمدم و سه نسخه از آن نوشتم و به آیات آن از خودم اضافه کردم و بعضی را هم کم کردم 🥺😱
آنگاه آن سه نسخه را برای
فروش به بازار بردم...😈
🔜 ادامه دارد....
🎙 | قاری: جمعی از قراء ایرانی
📖 | سوره مبارکه حجر آیه ۹
🎶 |
#مقام_بیات
💠
دهــــکــده قـــــرآن 💠