°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#نکته_های_مهدوی ۲۳ – به گل روی تو، رحمتم را بر بندگان گنهکارم میفرستم و الا...... انسان فطرتا دوس
۲۴ •|فرمولے ڪه فضه خادمه را «فضتنا» کرد! 💫🌙|• با ورود به خانه مولای جدیدش، با اولین برخورد، ادب و تواضع را آموخت که مولایی، این چنین به خادمش احترام می گذارد. سلام علیک. من فاطمه ام! به خانه خودت خوش آمدی! | با تقسیم کاری که برایش مشخص شد یک روز من کارهای خانه را انجام می دهم و تو استراحت کن یک روز هم کارهای خانه با تو؛ من هم به عبادتم می رسم، آموزد. با سوز و گداز و تهجد شبانه زهرای مرضیه سلام الله عليها، راز و نیاز سحرگاهی با محبوب را نظاره می کند. و با ترنم قرآن در حین انجام کارهای خانه، انس با قرآن را درس می گیرد. وقتی با اکسیری که دارد مقداری مس را طلا کرده و به مولا هدیه می کند و با کمال تعجب، می بیند اینان حتى خرسالانشان هم، تمام علم کیمیا را بلدند و اگر اراده کنند تمام گنجهای دنیا را می توانند داشته باشند اما یک زندگی ساده دارند و فقط به فکر دیگرانند، تازه از خواب غفلت بیدار می شود و می فهمد که دنیا محل عروج است و تهیه توشه و جلب رضایت محبوب. | و اکسیر حقیقی اینانند و تنها راه رستگاری، این است که مس وجود خود را با اکسیر ولایت، قیمتی کنی و با همرنگی با آنان راه زندگیت را در پیش بگیری و حول محور ولایت بچرخی تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان. ادامه دارد.... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f