🌷
#طنز_جبهه
💠 آپاراتی دشمن
🔸↫راننده
#آمبولانس بودم در خط حلبچه، یك روز با ماشین بدون
#زاپاس رفته بودم جلو شهید و مجروح بیاورم. دست بر قضا یكی از لاستیكها
#پنچر شد.
🔹↫رفتم واحد
#بهداری و به یكی از برادران واحد گفتم:
#آپاراتی این نزدیكیها نیست؟ مكثی كرد و گفت: چرا چرا. پرسیدم: كجا؟
🔸↫جواب داد: لاستیك را باز كن ببر آن طرف خاكریز (منظورش محل استقرار نیروهای
#عراقی بود) به یك دو راهی می رسی، بعد دست چپ صد متر جلوتر
#سنگر_فرماندهی است.
🔹↫برو آنجا بگو مرا فلانی فرستاده،
#پسر_خاله ات! اگر احیانا قبول نكرد با همان لاستیك
#بكوب به مغز سرش ملاحظه منرا هم نكن.
#لبخند_بزن_بسیجی 😁
💟:
@hemmat_hadi🌷