داشتم #قرآن تلاوت می‌کردم کنار من یک خانم محجبه نشسته بود وقتی به آیات #فضیلت_شهدا رسیدم خواستم معني آن را هم بخوانم. رو کردم به آن خانم گفتم خط قرآن ریزه چشم‌هام ضعیفه، برای من بخوان. آن خانم شروع به خواندن کرد و من هم گوش می‌دادم ناگهان سرم را بلند کردم #عباس را دیدم، می‌دانستم که #شهید شده با صدای بلند گفتم عباس... عباس... از #خواب پریدم. (به نقل از #مادربزرگ شهيد) #شهید_عباس_دانشگر🌷