#معرفی_نویسنده
شریفه بازیار هستم. متولد دوم تیرماه ۱۳۵۴. در دوره راهنمایی و بیشتر دبیرستان انشاهای خوبی می نوشتم. هیچ وقت یادم نیست نمره کمتر از بیست گرفته باشم. گاهی بچه های کلاس های دیگر برای نوشتن انشا از من کمک می گرفتند. سال۷۸داستانی برای مجله خانواده سبز نوشتم که در مجله چاپ شد. یک سال بعد ازدواج کردم و صاحب سه فرزند شدم. سال ۸۰ اولین کتاب تألیفیام را با نام( ارمغان نوعروسان و تازه دامادها) برای چاپ فرستادم که به خاطر هزینههای هنگفت و بازاریابی و مشکلات دیگر، منصرف شدم وتا حدودی دلسرد شدم.
زمستان سال۱۴۰۰ خیلی اتفاقی با گروه خانم فاطمه امیری کهنوج که ایشون هم نویسنده هستند آشنا شدم. همان ابتدا در گروه آموزشی استاد آرش رجبیزاده عضو شدم. در کنار آن با معرفی یکی از دوستان دورههای تخصصی را از ابتدا با استاد فرحناز فروغیان به پایان رساندم.
اوایل به صورت گروهی در قالب دلنوشته و داستان کوتاه، کتاب نوشتیم.
اولین کتاب مستقل را با نوشتن زندگینامه برادر نوجوان و جاویدالأثرم شروع کردم که باعث تحولات زیادی در من و نوشته هایم شد. هنوز زیر چاپ است.دومین کتاب زندگینامه شهید جبار دریساوی بود. اگر خدا توفیق دهد دو کتاب شهید دیگر دارم که تقریبا یکی از آن ها مراحل پایانی است.در این مدت دو سال چندین داستان کوتاه، بلند، مقاله و دو رمان هم نوشتم. یکی از رمان ها پایان یافته دومی نیمه تمام است. ان شاالله بعد از پایان کتاب شهدا بازنویسی و آماده چاپ می کنم.
حدود سه ماه گذشته دوره ویراستاری را تمام کرده و کتاب لبخند ماندگار خودم و کتاب آمده ام تاسوعا بروم، یکی از دوستان را هم ویراستاری کردم. در این مدت در چهار جشنواره شرکت کردم.جشنواره قم و جشنواره رفیق خوشبخت ما . دو انشا و داستان کوتاه هم که برگزیده شدند.
@herfeyedastan
#رزومه_ادبی