روز جهاز برون هم شوق داشتم هم استرس، همه خانواده و بستگان درجه یک در تکاپو برای بردن وسایل خانه بودند.مشغول بسته بندی وسایل بودم که حمید کنارم نشست و مقداری تربت کربلا به دستم داد و گفت: «این تربت رو بین جهیزیه بزار.دوست دارم تمام زندگیمون بوی اهل بیت و امام حسین علیه السلام رو بگیره.» 🔖کتاب« یادت باشه» زندگی نامه شهید حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر شهید و به قلم زیبای محمد رسول ملاحسنی است. 📕 @herzshohada