فصل دوم ...... پارت ۳۸۵ ....... پرونده توی دستم رو نشونش دادم : از طرف جناب کیایی اومدم تا با پدرتون در زمینه مسائل حقوقی شرکت صحبت کنیم ... اگر کاری از دستم بر میاد واسشون راست و ریست کنم . اقا شایان تک خنده ای کرد و دستاش رو تو جیب شلوارش فرو کرد : اصلا یادم نبود شما رشتتون وکالت بوده .... البته ارین گفته بود ..... من الان فرهاد جان رو راهی حسابداری کنم میام با هم بریم پیش پدر جان .... تشریف داشته باشید الان می رسم خدمتتون . بعد رو کرد سمت منشی : خانوم نوجبایی .... از مهمون ما پذیریی کنید لطفا . از اقا فرهاد هم خداحافظی کردم و دوباره روی مبل نشستم .... این همه مدت چرا به یاد خودم نیومد این اسم کاویانفر چقدر برام اشنا بود . از خانوم نوجبایی پرسیدم : سرویس کجاست ؟ یه لبخند زد و با دست اشاره کرد : اون سمت راستی . کیفم روی مبل رها کردم و رفتم سمت سرویس ..... یکمی استرس گرفته بودم ..... توی آیینه به خودم نگاه نکردم ..... مقنعه رنگ مشکی .... ارین همیشه می گفت رنگ مشکی صورت سفیدم رو که قاب می گیره جذاب تر میشم ..... دستی به مانتو و لباس تنم کشیدم و دوباره از سرویس اومدم بیرون که همون لحظه یه خانوم که ظاهری بسیار اروم و با وقار داشت رفت سمت میز خانوم نوجبایی و ازش پرسید : پدرم هستن ؟ خانوم نوجبایی که انگاری هول کرده بود از جاش بلند شد : اِ ....‌ افروز خانوم ..... بله تشریف دارن ..... الان اقا شایان و اقا احسان پیششون هستن ..... اطلاع بدم بعد برید داخل ؟ اون خانوم که فعلا نمی دونستم کی هست جواب داد : نه .... نیازی نیست .... الان میرم داخل . ‌ بعدم منتظر خانوم نوجبایی نموند و رفت و درب اتاق مدیریت رو زد و رفت داخل ..... معلوم نبود اینجا چه خبره ..... هر کسی واسه خودش برو بیایی داشت .... الان دقیق یک ساعته اینجا نشستم ..... ولی انگاری کسی به فکر نیست . همون لحظه که داشتم تو ذهنم با خودم حرف میزدم ..... خانوم نوجبایی اهسته صدام زد : خانوم فرهمند . از جام بلند شدم : بله ..... بفرمایید . اشاره کرد به اتاق مدیریت : بفرمایید داخل .... جناب کاویانفر منتظر شما هستن . استرسم ده برابر شد ..... ضربان قلبم از استرس روی دور تند میزد .... به روح کیایی صلوات فرستادم که واسه یه اولین کار منو معرفی کرده بود اینجا .با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ ❤️