🔰یادداشت تحلیلی بخش اول | ایرانی و دشمن اسرائیلی | بازبینی ادبیات تبیینی ما در مسئله فلسطین ✏️ یادداشتی از حجت‌الاسلام ✳️ از همان لحظه‌های اول پیروزی رعدآسای حماس، توده بدنه انقلابی ایران منتظر رستاخیزی در جبهه مقاومت بود. انگار همین امروز یا فردا کرانه باختری نیز انتفاضه سوم را کلید خواهد زد. حزب‌الله از جبهه شمالی وارد نبرد شده و میوه مقاومت در سوریه را با ورود به جولان خواهیم چید. افواج توده‌های مردم مظلوم فلسطینی، اردنی به مرزهای کرانه باختری هجوم خواهند آورد. مردم مصر نیز خودشان را به گذرگاه رَفح و غزه خواهند رساند. آن‌گاه نوبت به کاروان زمینی مجاهدان ایرانی، عراقی و سپس کل جهان اسلام خواهد رسید. خودمان را به فلسطین اشغالی خواهیم رساند و پرچم فتح را در قدس به اهتزاز در خواهیم آورد. ❗️ روز دوم، گرد و خاک پیروزی نشست. هجوم وحشیانه اسرائیل به غزه اوج گرفت. هم‌چنان خبری از گشودن جبهه‌های مختلف مقاومت علیه اسرائیل نبود. آرام آرام خطابه‌های آتشین، تبدیل به تحلیل‌های راهبردی شد. آرام آرام معلوم شد هدف اساسی حماس گرفتن اسیر جنگی برای مبادله و کاهش محاصره غزه است و قرار بر جهاد همه جانبه برای پایان دادن به اسرائیل نیست. طبعاً آن‌قدر شکستن افسانه اسطوره اسرائیل، بی‌نظیر و تاریخی بود که افزایش شهدای مردم مظلوم غزه، نمی‌توانست این غرور را بشکند اما هم‌چنان این ابهام در عمق ذهن بدنه انقلابی مردم ایران باقی بود که اگر اسرائیل این قدر سست و زوال‌پذیر است، چرا جبهه مقاومت کار را تمام نمی‌کند؟ ⛔️ با گذشت نزدیک به بیش از ده روز بمباران وحشیانه غزه و شهادت روز افزون مردم مظلوم آن، هیچ اطمینانی به امکان فشار خارجی بر نتانیاهو بر کاهش این هجمه نیست. نتانیاهو ناچار از ادامه دادن بمباران و اشغال حداقل، بخشی از غزه است. آمریکای بایدن مایل به ادامه این جنگ نیست.گمانه‌زنی آمریکا از مواضع ایران و حزب‌الله در این ایام، عدم مداخله است. پس نتیجه‌گیری آمریکایی‌ها حدود ماندن این درگیری به اسرائیل و حماس در غزه است. از این رو و نیز به دلیل انتخابات پیش رو، آمریکا چراغ سبز استمرار بمباران و حمله زمینی را به نتانیاهو داده است؛ پس احتمال استمرار جنگ در حال بالا رفتن است. در حال حاضر دو دست مواجهه با این ابهام در دست اقدام است: 🔰 اول: مواجهه تبلیغاتی با تأکید بر ابعاد پیروزی و اطمینان‌دادن نسبی به مخاطب در پایان یافتن هرچه سریع‌تر ماجرا. این مواجهه به دلیل وضعیت راهبردی صحنه جنگ، چندان صادقانه نیست. گذشته از آن که به دلیل انتشار صحنه‌های جنایت اسرائیل، مسکّن اثرگذاری هم نیست. 🔹 دوم: تحلیل راهبردی صحنه و در میان گذاشتن نقشه راهبردی ما در «نابودی اسرائیل با کم‌ترین هزینه». بهترین زمان برای مداخله همه‌جانبه جبهه مقاومت، رسیدن اسرائیل به کم‌ترین سطح امکان مقابله است. در حال حاضر نتانیاهو به دنبال ایجاد وحدت ملی است و به دلیل تهدید بالای امنیتی این روزها، تاحدی امکان برخی تحرکات در این زمینه را نیز به دست آورده است. در صورت پایان یافتن جنگ، اتهام‌زنی‌های متقابل در مقابل این شکست باعث شکاف و فروپاشی درونی بیش‌تر اسرائیل خواهد شد. همه طرف‌ها از جمله آمریکا و غرب و حتی ارتش اسرائیل تمایلی به ادامه جنگ ندارند اما نتانیاهو حاضر به کنار آمدن نیست و لذا هیچ اطمینانی به پایان زودهنگام و خوش ماجرا نیست. آفتابی شدن این تحلیل اتفاقاً نتانیاهو را تشجیع کرده و آمریکا را نیز با درگیری زمینی همراه کرده است. ❓این دو مواجهه اقناع‌آور نیست! ای کاش ایران می‌توانست مستقیماً با اسرائیل وارد جنگ شود و کل جبهه مقاومت و سیل مردم منطقه به دنبال او وارد نبرد مستقیم با اسرائیل می‌شدند. اکنون اسرائیل با سهولت به مراتب بیشتری آماده نابودی است و آمادگی آمریکا برای ورود به درگیری مستقیم با ایران بسی کم‌تر از گذشته است. (شاهد آن نیز اصرار آمریکایی‌ها به عدم مداخله ایران در این نبرد بود) مانع این نبرد چیست⁉️ برخی می‌گویند مشکل در اختلافات لایه بالای استراتژیک ایران است اما به نظر بنده این اختلاف در لایه بالایی، نتیجه نبود سوخت برای موشک‌هایی است که می‌خواهد روانه اسرائیل شود. مشکل، عدم «همراهی لازم» افکار عمومی ایران است. تا وقتی افکار عمومی ایران آماده این نبرد نشود، هیچ یک از اجزاء جبهه مقاومت امکان پایان دادن به این نبرد را ندارد. توده‌های مردم انقلابی باید بدانند که تا وقتی بدنه عمومی همه مردم ایران را نتوانند همراه نبرد مستقیم با اسرائیل کنند، امکان نابودی اسرائیل وجود ندارد. اسرائیل نیز به همین دلیل که راه نابودی خودش را از ایران می‌بیند، روی این نقطه متمرکز شده است. ⁉️سوال اصلی این است که برای همراهی افکار عمومی چه باید کرد؟ 🚩 ادامه دارد ... | | | 💠 پایگاه جامع محتوایی هیأت ▫️@heyat_co