🔰 | خاطره ناشنیده و جالب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از امام خمینی(ره) 🔸اگر با هم باشید، هیچ کس نمیتواند به شما آسیب برساند «من فراموش نمیکنم روزى را که امام در بستر بیمارى بودند. سال ۶۵ ‌-ایّام بهار- بود، ایشان دچار یک ناراحتى قلبى شدند... من رفتم خدمت امام؛ وقتی‌که من رسیدم ‌-من اوّلین کسى از مسئولین کشور بودم که شاید حدود ده ساعت، دوازده ساعتى از بُروز حادثه بر ایشان گذشته بود که بالاسر ایشان رسیدم- هنوز هیچ کس دیگر با ایشان ملاقات نکرده بود. وقتى دم تخت ایشان رسیدم، منقلب و ناراحت شدم، نتوانستم خودم را نگه دارم، بنا کردم گریه کردن. ایشان تلطّف کردند، با محبّت نگاه کردند و بعد چند جمله گفتند. من آن جملات را که کوتاه بود به ذهنم سپردم، آمدم بیرون، نشستم، بنا کردم نوشتن... در آن لحظه‌اى که ناراحتى قلبى پیدا کرده بودند و ماها بشدّت نگران بودیم، طبعاً خود ایشان هم انتظار و آمادگى داشتند که یک وقت حادثه‌اى رخ بدهد، قاعدتاً مهم‌ترین حرفى که به ذهن ایشان بود، آنجا باید میگفتند؛ یعنى لحظه حسّاس، بنده هم مسئول. جملاتى که ایشان گفتند ‌-که من دو سه جمله یادداشت کردم- شاید این کلمه [بود]، گفتند قوى باشید، به خدا متّکى باشید، «اشدّاء على الکفّار» و «رحماء بینکم» باشید. به نظر من همین وصیّت سى صفحه‌اى امام هم میتواند در همین چند جمله ‌-که آنجا فرمودند- خلاصه بشود: باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متّکى باشید، «اشدّاء على الکفّار» و «رحماء بینکم» باشید، اگر با هم باشید هیچ کس نمیتواند به شما آسیب برساند.