فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 حزن و اندوه حضرت سکینه در تشنگی حضرت علی اصغر علیهماالسلام ◼️ از حضرت سکینه نقل شده است: لب‌ها از تشنگی خشک شده بود و به دنبال جرعه‌ای آب بودیم، با خود گفتم به خیمه عمه‌ام زینب بروم، شاید مقداری آب برای ما ذخیره کرده باشد، چون به در خیمه رسیدم، دیدم عمه‌ام زینب نشسته و برادر شیرخواره ام علی اصغر را به دامن گرفته است و برادرم علی اصغر مثل ماهی که از آب بیرون افتاده است، مضطرب است ... ◼️ حضرت سکینه می‌گوید: با دیدن این حال بغض گلویم را گرفت و آرام گریه می‌کردم تا عمه‌ام متوجه نشود و حزن او بیشتر شود، ولکن او متوجه شد و فرمود: سکینه‌ای؟ عرض کردم بله. فرمود: برای چه گریه می‌کنی؟ عرض کردم حال علی اصغر مرا به گریه انداخت. ◼️ گفتم عمه جان بیا به خیمه عمو و عموزاده ها برویم، شاید آبی ذخیره کرده باشند. حضرت زینب فرمود: گمان نکنم، ولی با این وجود به خیمه‌ای دیگر رفتیم و پشت سر ما ۲۰ بچه از دختر و پسر به دنبال ما می‌دویدند که شاید ما آب پیدا کنیم، صدای العطش به آسمان بلند کرده بودند و مثل جوجه پر کنده می‌لرزیدند. 📚 معالی السبطین ج۱ ص۱۹۶ 🌹 هیئت شهدای گمنام 🌹 👇👇👇 🌐 @heyate_shohadaye_gomnam_kh