🔴 #روایت_واقعی😱👇
من دو سه سالی میشه که ازدواج کردم شوهرم خیلی مرد خوبیه و از زندگیم راضیم بعد از فوت برادر شوهرم خیلی هوای جاریم رو داشتیم و مدام بهش میرسیدیم تا فهمیدیم بارداره شوهرم کمک هاش رو بیشتر کرد و میگفت یادگار برادرمه، ی روز رفتم خونه جاریم بهش سر بزنم که دیدم پست ی بسته اورد در خونه ش منمگفتم خواهرشم و بسته رو گرفتم ازش جاریم خونه نبود روی بسته ادرس شرکت شوهرم بود و اسم و فامیل شوهرم بود بسته رو اوردم خونه خودم و باز کردم یا خدا چی میبینم...👇
https://eitaa.com/joinchat/233963728Ca5e5a1e1e1پرده از چه راز بزرگی برداشته میشه بیاید ببینید این جاری و برادرشوهر چه گندی زدن😳👆