شهید ابراهیم هادی دشمن رو بغل کرد! 😳👇 «در یکی از عملیات‌ها نیمه شب به سمت دشمن رفتم. از لا به لای بوته‌ها حسابی به دشمن نزدیک شدم. یک سرباز عراقی روبرویم بود. کس دیگری نبود. دستم را مشت کردم و با خودم گفتم: با یک مشت او را می‌کشم. اما تا در مقابلش قرار گرفتم، دلم برایش سوخت. اسلحه روی دوشش بود و فکر نمی‌کرد اینقدر به او نزدیک شده باشم. چهره‌ی مظلوم سربازی را می‌دیدم که به زور به جنگ آورده بودند. به جای زدن، او را در آغوش گرفتم. بدنش مثل بید می‌لرزید. دستش را گرفتم و با خود به عقب آوردم. او را تحویل یکی از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم برای ادامه عملیات جلو رفتم...» 🌹 شهید ابراهیم هادی 🏷 📗 سلام بر ابراهیم، ج۲، ص۲۳۰ 🍃 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir