پذیرش [] از منظر 🔸 🔻آیت الله سیدمحمدصادق حسینی طهرانی فرزند در بیان خاطره ای از پدرشان میفرمایند: 🔸روزی در محضر حضرت علامه والد بودیم شوهر یکی از مخدّرات [خانمها] به ایشان گفت: 🔻خانمِ ما تقاضا دارد که او را [بعنوان شاگرد سلوکی] بپذیرید... ⚠️ولی با تندی رد کردند و نپذیرفتند. 🔻بعد از مدتی، آن شخص، حقیر (فرزند علامه) را جهت همین امر واسطه قرار داد و بنده پیام ایشان را به علامه والد رساندم، اما ایشان باز هم نپذیرفتند و فرمودند: 🔻آقاجان! این خانم است؟! اگر شوهر او کند [و داشته باشد]، آیا این خانم آرام می نشیند یا غوغا به پا میکند؟! 🔻حقیر که آن مخدره را میشناختم و می دانستم که در او نیست و در برابر این امور تاب نمی آورد، عرض کردم: نه، ایشان داد و فریاد کرده و غوغا به پا می کند! 🔸 فرمودند: 👌 که تنها نیست! ✨سلوک، بودن و گردن نهادن به «ما جاءَ بِهِ النبي (صلى الله عليه وآله وسلم)» (اقتدا و تسلیم به شریعتِ پیامبر اسلام) است. ✨سلوک است. ✨سلوک یعنی [از حکم الهی] هر چه به او گفتند، بگوید «چشم». ✨[سلوک یعنی] در پیشگاه خدا عبدِ مملوکی باشد که «لا يَقْدِرُ عَلَى شَيْء» : (خودش -بدون اتکاء به حق- قدرت بر شئ و کاری در خود نیابد -و فقط خدایش را قادر و مالک ببیند-). ✨[سلوک یعنی] به حقیقت ببیند که «لاَ يَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لاَ ضَرّاً وَ لاَ مَوْتاً وَ لاَ حَيَاهً وَ لاَ نُشُوراً» : (اینكه عبد، هیچ سود و زيان و مرگ و زندگی و رستاخيز خويش را در اختيار خودش ندارد -و هرچه دارد از خدا بیابد که او مالکِ علی الاطلاق است-)؛ ✨نه اینکه عبد به [آن] ‌[مانند ] که موافق هوای نفس او نیست اعتراض کرده، و داد و بیداد و غوغا کند. [اینکه به حکم خدا اعتراض کند، یعنی خدا را تنها «مولا» و تنها «ربُّ الأرباب» و تنها «صاحب تصرّف مطلق» در خودش نیابد، ولذا حاضر نمی شود که خداوند به هر حُکمِ حکیمانه اش در او نفوذ و تصرّف ربّانی کند، و این فرد در برخی احکام مانند از ربوبیت حق سرکشی کرده و به سلیقه ی هوای نفسانیِ خودش و تسلیم میشود، و خودش را به شریک در تصرّفِ ربوبیت و حاکمیت حق می پندارد. در حالی که تماماً تحت تصرّف اراده و حکم حق هستند، و هرگز بدون اذن و امر الهی، در خویش و خلقت تصرّف نمیکنند]. [پایان بیان سخن علامه طهرانی] 🔶 🔻فرزند علامه طهرانی در توضیح می فرماید: 🔸آری، همانطور که اشاره شد حضرت علامه ی والد بر تاکید و اصرار داشتند؛ زیرا عِمادِ سلوک در رفعِ «حجاب تعیّن» فقط است، و سالکی که در او و [مطلق] نیست، برای همیشه در «غَیابَتِ الجُبِّ نفس (نهانخانه قعر چاه نفس)» محبوس میماند!! ⚠️(پناه بر خدا) ✨(اشارتی انفسی، به آیات ۱۰ و ۱۵ سوره یوسف، که «یوسف» را اشارت و نماد روح و جانِ قدسی، و «قعر چاه» را اشارت و نماد بدن و میل نفس اماره و تعلّق به عالم طبیعت می یابند، که آن یوسفِ جانِ قدسی در آن قعر چاه امیال نفسانی محبوس و گرفتار است). 🔻[برای نجات جانِ قدسی از حبس در قعر چاه نفس]، سالک با حُسن استقامت در و و رسول الله (صلی الله علیه و آله)، نباید هیچ نصیب و بهره ای برای نفس بگذارد، و در برابر مشکلاتِ طریقت، صبور و شکیبا باشد، و لِمَ و بِمَ (چون و چرا) نکند، و الا اگر بخواهد هم از [هوای نفس و] حظوظ نفس بهره ببرد و هم از [در عبودیت به ]، آنگاه محکوم به است. ✨[چرا که ظاهرش را توحیدی و مسلمان نشان میدهد، اما در باطن تسلیم نیست و مخالفت و اعتراض به احکامِ حق -مانند - دارد، و این علامت و و موجب هلاکتِ جان است، که از این خطر عظیم پناه به خدای کریم میبریم] 🔶 🔻منبع: کتاب «نور مجرد»، جلد ۱ ، ص۶۰۲ و ۶۰۳ 🔻 موسسه وطن توحیدی حیات حسنی آدرس وب سایت: hhosna.ir شبکه های اجتماعی : ایتاء: eitaa.com/hayat_hosna تلگرام: T.me/hhosna_ir سروش: sapp.ir/hayat_hosna آپارات: aparat.com/hayat_hosna اینستاگرام: instagram.com/hhosna.ir ادمین: Eitaa.com/HayatHosna