وسط مصاحبه، یوسا به بورخس می‌‌گوید: «جمله‌ای از شما یادم می‌آید: «بسیار چیزها خوانده‌ام و کمتر چیزی را زیسته‌ام.»، که از طرفی بسیار زیباست و از طرفی حسرت‌بار به نظر می‌رسد...»، بورخس تاکید می‌کند که این خیلی غم‌انگیز است و اضافه می‌کند: «این را زمانی نوشتم که سی سالم بود و حالی‌ام نبود که خواندن هم شیوه‌ای از زیستن است.» اگر کتابخوان حقیقی باشید و در زندگی جز کتاب اندوخته‌ای نداشته باشید، می‌توانید با این جمله‌ی بورخس بزنید زیر گریه، سوای نتیجه‌‌ای که بعدها بورخس به آن می‌رسد معتقدم که زیستن تجربه‌ای منحصربه‌فرد است و همیشه دوست داشتم تجربه‌ی زیستی من فراتر از خوانده‌هایم باشد که متاسفانه اینطور نشد و کاری هم از دست من ساخته نیست. @hibook