توفان هجوم آورد در بستان عاشورا پیچید در هم سر به سر سامان عاشورا پاییز ، خون تشنگان عشق را نوشید رویید صدها لاله در دامان عاشورا دستان ساقی شد فرات آویز و پژمردند صد غنچه لب آن سوی داغستان عاشورا بر شاخه ی احساس از سوز عطش پیچید نیلوفر امید در بستان عاشورا پیمانه شد لبریز و حنجر را به خنجر داد مرد عطش نوش و وفا پیمان عاشورا مات از هجوم اسب ها مردان عاشق کیش نامردمی ها بود در میدان عاشورا صبحی غم آلود و غروبی غم فزا غم بود از آغاز تا پایان عاشورا ✍ رحمت_کاشانی_دی_۱۳۸۶ 🍂🍁☘🌷🥀🌷☘🍁🍂 پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49