#به_وقت_شعر...✨
رها چه وصف غریبی برای حالش بود
همان که پیش تو میماند اگر مجالش بود
چقدر روح بلندش تب پریدن داشت
چقدر جسم ضعیفش وبال بالش بود
چقدر بغض خودش را نشاند، گریه نکرد
و رود ، آینهی آن غم زلالش بود
چکیدهی همهی دردهای قبل از خود
هزار و سیصد و هفتاد و پنج سالش بود
کسی که دیدنت او را به شعر میانداخت
صدای خندهی تو شعر ایدهآلش بود
همین مسافر خسته، مقیم خانهی مرگ
دوباره دیدن تو آخرین خیالش بود
#محمدرضا_معلمی
•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
✨
@HidajeNoo ✨