•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•        ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شب آغاز پاییزم که می جویم بهارم را اسیر دست تقدیرم بیا بشکن حصارم را من‌آن بیدم‌که می‌لرزم همان برگم که می‌ریزم ضمیر زرد پاییزم طراوت ده بهارم را به‌لبخند تو می‌خندد تمام غنچه‌های یاس به سرسبزی دستانت سپارم روزگارم را تویی‌یک کهکشان خوبی‌تو مجذوبی‌و محبوبی هوای عشق دلدارم بگرداند مدارم را زلیخا وار پی‌جویت نشینم بر سر کویت تو چون یوسف میان جان نظر کن حال زارم را به غمزه تار گیسویت کند آهنگ جانم را به مضراب نگاه خود نوازش کن سه تارم را تویی آوای آزادی مسیر سبز آبادی سکوتم را تو فریادی شکوهی انتظارم را به دنیای خیال خود به دنبال تو می‌گردم به شرق و غرب می بینم نگار باوقارم را اگر خون مرا ریزی به دار زلفت آویزی بپاخیزم به دست آرم سر زلف نگارم را عزیزم بی تو این دنیا< به یک ارزن نمی ارزد> نثار تار زلفت می کنم دار و ندارم را تو مجنونی و لیلایی تو شیرینی و فرهادی تو با آن خوی دلگرمی ربودی اختیارم را به لطف خالق سبحان ببار ای اشک چون باران میان نم نم باران ببینم گلعذارم را ببر ای قاصدک امشب تو پیغام سروشت را بیا با سِحر چشمانت سحر کن شام تارم را سحربانو درخشانی زلالی مثل بارانی تو غوغای بهارانی بهم ریزی قرارم را ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─┈ لطفا" به کانال شهر شعر و ادب 👇 @sahreseroadab کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24 🌎 کـانـال « هـیـدج نـو » 👇 •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo