📙 خوانش کتاب دکل
#قسمت_سیونهم
بچه ها! همان ملاکی را که به شما دادم فراموش نکنید؛ باید خدمات و خیانت ها را هم زمان بسنجید و قضاوت کنید بله ممکن است عده ای هم در رفاه بوده باشند اما مجموع خیانتها، گرانیها کمبودهای بهداشتی و رفاهی، نشانگر این است که دورهی ،پهلوی مردم رها بوده اند و کسی به فکر مردم نبوده و حاکمان، فقط دنبال منافع و ثروت خود بودهاند.
خب، این یک تصویر بسیار کلی از فضای اقتصادی و رفاه مردم بود که لازم دیدم به شما عرض کنم اما برویم سراغ سؤال آقا شهاب که آیا زمان شاه ارزانی بوده و مثلاً ماشین را میشد با هجده هزار تومان خرید؟ قبلاً عرض کردیم که این حرف کاملاً درست است و واقعاً زمان شاه نرخ ها به نسبت الآن خیلی پایین تر بود؛ مثلاً قیمت نان سنگک ۵ ریال بود، گوشت مرغ کیلویی ۱۰ تومان بود یک حلب روغن ۲۹ تومان بود، پیکان فقط ۱۸ هزار تومان بود اما برای نتیجهگیری همهی جریان این نیست. چرا که اینجا یک حلقه مفقوده داریم، ملاک ما نباید نرخ اجناس باشد بلکه باید قدرت خرید مردم را مقایسه کنیم. در آن زمان، حقوق یک کارمند معمولی حدود ۲۰۰ تک تومان و دستمزد روزانه ی یک کارگر، حدود ۶ تک تومان بود. آن زمان یک کارگر با دستمزد یک روزش فقط ۱۲ تا نان سنگک میتوانست بخرد اما الان۹۰ تا الآن یک کارمند میتواند با حقوق ۳۰ ماه خود یک پراید بخرد اما آن موقع یک کارمند با حقوق ۹۰ ماهش میتوانست یک پیکان بخرد. قدرت خرید مردم قطعاً در دوران بعد از انقلاب خیلی بالاتر رفته است؛ گرچه قدرت خرید فعلی مردم رضایت بخش نیست اما در مقایسه با آن زمان خیلی بالاتر است.
این هم از این سؤالِ آقا شهاب. بلافاصله رو به شهاب کردم و گفتم خب الآن وقت کدام سؤال شماست؟
گفت: اختلاس و دزدیها. گفتم خب این هم از آن مطالبی است که صددرصد واقعیت دارد.
ابتدا برای شما یک مثال ساده میزنم فرض کنید دوتا خانواده داریم که پدر یکی از خانواده ها آدم ،متدین خیر و کاردرستی است. مادرِ خانواده نیز یک خانم مؤمنه و محجبه است که بیست فرزند و نوه دارند اما سه- چهارتا از این فرزندها دزد، معتاد یا قاچاقچی هستند خانواده ی دیگری را هم فرض کنید که همین تعداد فرزند و نوه دارند اما پدر و مادر این خانواده، خودشان دزد و قاچاقچی و از اشرار هستند بعضی از فرزندان این خانواده نیز دزد هستند و بقیه ی فرزندان خوب و متدین هستند.
اگر بخواهیم به یک سفر طولانی برویم طلا و اشیاء قیمتی خود را به کدام خانواده میدهیم تا برای ما نگه
دارند؟ بچهها گفتند: به خانواده ی اوّل من هم بلافاصله گفتم: چرا به خانوادهی دوّم ندهیم؟ اگه خانواده ی دوم دزد و قاچاقچی دارد خانواده ی اول هم دارد. یکی از بچه ها گفت چون پدر و مادر خانوادهی اوّل، دستشان کج نیست گفتم خب در خانوادهی دوّم هم خیلی از فرزندها و نوه ها سالم و آدم درستی هستند.
یکی از بچه ها گفت حاج آقا مهم پدر و مادرند چون آنها هستند که حرف آخر را میزنند. گفتم آفرین داری به جاهای خوب میرسی. ببینید رفقا همیشه برای قضاوت نسبت به یک مجموعه باید ابتدا به تفکر و قوانینی که حاکم بر آن مجموعه است نگاه کنیم. اگر پدر خانواده آدم نمازخوان متدیّن و سالم باشد چنین شخصی در تربیت فرزندان و نیز در وضع قوانین منزل خدا را در نظر میگیرد و از اساس مخالف دزدی و گناه است ،بله ممکن است در این خانواده بعضی فرزندان کار خلاف هم انجام بدهند، اما اگر کسی بخواهد در فضای این خانه نفس بکشد و زندگی کند، یقیناً بستر دینداری برایش بیشتر فراهم است تا خانواده ای که پدر و مادرش دزد و قاچاقچی و بینماز هستند و کاری به خدا و پیغمبر ندارند. در واقع در خاتواده اول اگر خلاف یا جرمی دیده شود، سیستمی و تشکیلاتی نیست لذا شخصی هم که در این فضا جُرمی مرتکب میشود از فضای حاکم بر این خانه ترس و واهمه دارد اما برعکس در خانه ای که پدر و مادر آن خلافکار هستند تمام اهل خانه بدون ترس و خجالت علنی مرتکب کار ناپسند میشوند و انجام جرم در این خانه سیستمی است و فضا و جو این خانه مانع انجام جرم نیست.
ببینید بچه ها همه ی این مثالها را زدم تا به این نتیجه برسم که اهداف قوانین و تفکراتی که حاکم بر یک نظام سیاسی است، نشانگر جهت و مسیر کلی آن نظام است.
- حاج آقا! بالاخره جواب چی شد؟
ادامه دارد ....🍃
•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
⚡️
@HidajeNoo ⚡️