- ما آمده بودیم تا نقض کنیم تمامِ قصهها را، آمدیم تا داستانها را تغییر دهیم، در گوشمان خوانده و در کتابها مکتوب کرده بودند که مجنون عاشقِ لیلی میشود
حالا ماییم که نشان دادیم تغییر را، حالا مجنون دلبستهیِ مجنون میشود، مگر غیر از این بود ؟
مگر نیامده بودیم تا طعمِ گسِ جنون را بچشیم و دیوانگی کنیم ؟ اینها همه دم از عقل میزنند و کسی نیست که بگوید اوجِ عقل در جنون است، غیر از این است ؟
اگر غیر از این بود پس میثمِ تمار چه میگفت ؟ مگر نگفت تا مردم گمان نکنند دیوانهای ایمانت کامل نمیشود ؟ وجودمان در تنگناست از بودن میانِ کسانی که به بهانهیِ عاقل بودن از مجنون شدن فرار میکنند.