⚽️ مراکش توی ضربات پنالتی اسپانیا رو از جام جهانی حذف کرد. اتفاق عجیب و غریبی در فوتبال بود اما پسلرزههای بزرگی داشت. بخش بزرگی از کشورهای جهان اسلام از فلسطین تا ایران و کشورهای عرب از برد این کشور خوشحال شدند. شاید خیلی از این دلایل فوتبالی باشد اما یه تاریخچهای هم داره.
🔰شاید خیلیهاتون بدونید ولی برای اونهایی که نمیدونند میگم که مراکش سالها زیر یوغ استعمار فرانسه و اسپانیا بوده. اینایی که میگم برای قرن نوزدهم و اینها بوده؛ یعنی حدود سال 1860 که یه 50 تا 60 سالی هم طول کشیده. مراکش از تحت سلطهی اسپانیا در میاد و فرانسه رو بالای سر خودش میبینه و خلاصه یه حرکتی میزنه برای استقلال که خوشبخانه موفق می شه. حالا فهمیدید چرا این خوشحالی عجیب و غریب علاوه برای دلایل فوتبالی بیشمار، دلایل غیرفوتبالی هم داره؟! طبعا ما هم در محلهای در تهران، وقتی پنالتی آخر مراکش گل شد، یه حسی داشتیم که انگار ایران گل زده و کلی داد و هوار کردیم و خوشحال شدیم. مثل وقتی که ایران ولز رو برد و جماعت زیادی از فلسطین و لبنان تا عراق و حتی کشورهای آسیایی و امریکای لاتین خوشحال شدن. اینکه گفتم رو کفِ دوحه به چشم دیدم. (لازم بود یادآوری کنم رفتم قطر) تو همین جامجهانی هم که بچرخیم میبینیم کشورهای افریقایی هم اکثرا این وضع رو داشتن. سنگال سالها تحت استعمار فرانسه بوده و حتی الان هم یه جورایی هست. کامرون و غنا هم همینطور. همین کشورهای آمریکای لاتین هم عموما از استعمار زخم خوردن.
📚 القصه مساله اینه که ما عمدتا خیلی از استعمار چیزی نمیدونیم . شاید یکی از دلایلش این بوده که ایرانِ ما تقرییا به صورت مستقیم مستعمره هیچ کشوری نبوده و ما درک لازم از این ماجرا رو نداریم. البته ما زخمخورده کشورهای استعماری دنیا هستیم و از شمال و جنوب و شرق و غرب کشورمون، تیکهتیکه کندن و جدا کردن ولی خب چون این مسایل رو با پوست و گوشت درک نکردیم، شاید خیلی لازم ندیدیم بریم دربارهاش بخونیم. البته خب تاریخ به صورت خطی شاید خیلی برای خیلیها جذاب نباشه. بله، طبیعتا یه سری آدم هستند که حال دارن برن شخم بزنن ببینن انگلیس کجا اومده و این مرزها رو جابجا کرده و از این حرفا. ولی خب عموم مردم خیلی حال و حوصله این کارا رو ندارن و طبیعی هم هست. این کارها رو باید همونایی انجام بدن که سرشون رو فروکردن تو تاریخ ولی خب خیلیهاشون زبون مردم رو بلد نیستن و خیلیهاشون هم حالش رو ندارن
🎓 القصه این ماجرا سر دراز داره. ولی خب یه ادم حالدار و دستبهقلم که حواسش بوده، فهمیده این تاریخ خشک شاید مخاطب نداشته باشه. ایشون وقتی از سرکشی در همه جای تاریخ خلاص شده، رفته سر وقت کاغذاش که یه چیز ملس و جذاب بنویسه. اونم برای کی؟ برای همین بچههای دبیرستانی و ماقبلش. هر چند مابعدش هم تا 90 سالگی میتونن این کتابا رو بخونن و استفاده ببرن.
🏙 یه برج تو تهران هست به اسم کوه نور. شمال تهرانه. چیز خاصی نداره غیر همین اسم. تو مشهد هم یه مجسمه از نادرخان افشار هست. حتما دیدیدش دیگه: افسار اسب رو گرفته و اسب بیچاره دوپا بلندشده و همونطوری مجسمهاش کردند. خلاصه این نادر ما که عشق سفر داشته هی حمله میکرده این کشورهای اطراف و زمین اضافه میکرده به ایران. (هر چند بعدش قاجار همه رو دادن رفت) این نادرخان سر یکی از این حملهها رفت و کل خزانه اون مملکت رو خالی کرد و آورد ایران. از جمله دوتا الماس خیلی خفن و گرونقمیت که تا الان کسی روش قیمت نذاشته. این دو تا الماس توی ایران بود که بعدش سر ماجراهایی رفت افغانستان. بعدش رفت هندوستان و خلاصه وقتی هند رفت زیر یوغ استعمار انگلیس، بردنش اونجا و دیدن جایی براش بهتر از تاج ملکه نیست. خلاصه رفت اون بالا. برید سرچ کنید عکس ملکه رو. یکیاش هم همین تهرانه. تو موزه جواهرات ملی خیابان فردوسی. حال داشتید برید کلی چیز خفن هست برای دیدن.
📝 حالا این که من گفتم هیچی نبود ولی این آقای میرکیایی یه کتاب 15 جلدی داره به اسم سرگذشت استعمار که تو یکی از این کتابا مفصل ماجرای این الماسها رو گفته و عجیب و غریب توضیح داده. یه جوری هم توضیح داده که هم باحاله، هم روونه، هم حوصلهتون سر نمیره، هم میفهمید تاریخ این الماس بدبخت چی بوده.
◽️
@hisstori_ir
◽️
Hisstori.ir