✨﷽✨ ✍️ دوستی نقل می‌کرد که علی‌رغم خواسته والدین دختری با او ازدواج کردم. پدر‌زنم مخالفت عجیبی با این ازدواج داشت. اما بعد از ازدواجم، پدرزنم با من رفتارش عوض شد و کلی مهربان گشت. وقتی مهمانی خانه‌شان می‌رفتم، در جمع مهمانان دستی بر پشتم می‌زد و می‌گفت: عباس بهترین داماد من است.روزی از او سوال کردم، آیا واقعا من عوض شده‌ام و او مرا دوست دارد؟ تبسمی کرد و گفت: زمانی که فامیل نشده بودیم برای من مهم نبود دوستت داشته باشم یا نه، اما اکنون که ناموس من دست توست باید تو را اول من دوست داشته باشم تا بعد تو مرا دوست بداری. دوم اینکه، اگر راستش را بخواهی هنوز دوستت ندارم ولی وقتی دستم را بر پشتت می‌زنم، به خودم می‌گویم و از خودم می‌خواهم که دوستت بدارم. و می‌دانم روزی همه ذهنیت بد من نسبت به تو از بین خواهد رفت و دوستت خواهم داشت. زمانی که خواستگار دخترم بودی دوستت نداشتم آیا حالا تو عوض شده‌ای که من دوستت بدارم؟ تو عوض نشوی ولی من می‌توانم عوض کنم خودم را. 🌻دقت کنیم بسیاری از اختلافات خانوادگی که بعد از ازدواج پیش می‌آید به خاطر این ذهنیت‌های بدی است که از عروس یا داماد تحمیلی داریم و سعی نمی‌کنیم که بعد از مراسم عقد آنها را از بین ببریم. مثال: کسی که نتواند داماد تحمیلی را بعد از ازدواج به سمت خود جذب کند، باید بداند که با آن داماد دختر خود را هم از دست می‌دهد و می‌بازد. ‌‌‌ ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ ☘☘@Bohlol_Molanosradin☘☘