|همسرِ شهید حججی : موقع‌پرولباس‌مجلسی‌یواشکی‌بهم‌گفت: هنوزنامحرمیم‌،تابپسندی‌بر‌می‌گردم ، رفت‌وباسینی‌آب‌هویج‌بستنی‌برگشت. برایِ‌همه‌خریده‌بودجز‌خودش.. گفت‌میل‌ندارم ! وقتی‌خیلی‌اصرار‌کردیم‌مادرش‌لوداد که‌روزه‌گرفته. ازش‌پذسیدم: حالاچراامروز؟! گفت: می‌خواستم‌گره‌ای‌توکارمون‌نیفته وراحت‌بهت‌برسم...:)›