از نگاه حضرت زینب(س): دوست داشتی حسین را دمادم در آغوش بگیری و بوی حسین را با شامه تمامی رگ‌هایت استشمام کنی اما تو بزرگ بودی و حسین بزرگ تر و شرم همیشه مانع می‌شد مگر که بهانه‌ای پیش ‌می‌آمد سفری، فراق چند روزه ای، تسلای مصیبتی‌و... تو همیشه به نگاه اکتفا می‌کردی و با چشم هایت بر سر و روی حسین بوسه می‌زدی وقتی علی اکبر آمد ، میوه بهانه چیده شده و همه موانع برچیده شد حسین کوچکت همیشه در آغوش تو بود و تو می‌توانستی تمامی احساسات حسین طلبانه‌ات را نثار او کنی از آن پس هرگاه دلت برای حسین تنگ می‌شد بوسه بر گونه های علی اکبر می‌زدی 📚 آفتاب‌در‌حجاب