🔴آزادی مولود تعارض های غرب🔴 بخش اول: از مجموعه مسائلی که حاکمان کشورها همیشه برای ایجاد وحدت از آن استفاده میکردند میتوان به فرهنگ، ملیت، جغرافیا، زبان و دین مشترک اشاره کرد. 📌 نکته ی بسیار مهمی که در این میان معمولا از آن غفلت میشوده عدم تعادل و عدم بهره برداری هماهنگ از این مولفه هایِ وحدت آفرین توسط دولتها است که اگر به درستی فهم نشود اثر عکس میگذارد یعنی به جای که شما بتوانید از ملیت، مذهب و امنیت مشترک جهت ایجاد وحدت و به عنوان نقطه قوت استفاده کنید ناخواسته در پازل و پارادایمی قرار میگیرید که اثر عکس میدهد و اتفاقا همان میشود اهرمی برای ایجاد فشار علیه حاکمیت برای نمونه فرض کنید همین ایامی که ما شاهد تقابل های ساختگی بین مذهب و ملیت بودیم و هستیم دو ابزار اتحاد آفرین و قدرت آفرین (ملیت و مذهب و یا دین مشترک) با نقشه ی دشمن میشود مستمسکی برای اختلاف و تقابل بین یک جامعه، یعنی یک عده میپرسیدند چرا باید قوانین اسلام درجامعه ایرانی اجرا شود؟عده ای هم در مقابل این تفکر، استدلال میکردند... این همان نقطه ی کانونی بود که دشمن میخواست آن (نقطه ی وحدت آفرین) را به کانون اختلاف و بحران یک ملت تبدیل کند. ⭕️اما عملکرد کشورهای غربی برای رهایی از این قبیل تقابلها و تعاراض ها به این شکل بود و هست که در صورت تعارض بین دین و ملیت، ملیت را انتخاب میکردند و قانون وضع میکنند که هر فردی آزاد است تا دین خود را آزادانه انتخاب کند تا بلا را از سر تمامیت ارضی و ملیت مشترک دور کنند. بنابرین برای جامعه غربی، "آزادی" میشود ابزاری برای حل بعضی تعارض ها و اصولا آزادی، زاده ی تعارض ها و پارادوکس های غرب است. 🔷 غرب وقتی دچار تعارض بین داده های  تجربی خود( در بیرون) و اوامر و گفته های کلیسا می شود (مانند اینکه گالیله معتقد بود زمین گرد است و کلیسا میگفت زمین صاف است و یا در جای دیگر میل جنسی خود را در تعارض با دستورات و خواسته های کلیسا میدید) در چنین شرایطی از دامن این تعارضات به دامن آزادی، میل پیدا می کرد تا تعارصات خود را این گونه پوشش دهند. ✍۱۲مرداد۱۴۰۲ 🌍 🔥 💥 👇 https://eitaa.com/joinchat/2402615495Ca27a8c8365