🔴وظیفه یِ اتمامی و اکمالی؟ کدام یک، وظیفه ی رئیس جمهور است؟! چرا دافعان در مسئولیت های کلان رافعانِ خوبی نمیشوند؟ ✍ چرا یک رئیس جمهور صرفا نمی‌تواند یک پیمانکار پروژه ای باشد؟ و اصلا فرق پیمانکار با رئیس جمهور چیست؟ شاید بتوان فاحش ترین تفاوت یک پیمانکار با رئیس جمهور را نگاه تک بُعدی و ناقص در اولی و نگاه کامل و چند وجهی در دومی به حل مسائل دید مثلا وقتی شما با یک پیمانکار قرار ساخت یک ساختمان را منعقد میکنید از آنجایی که ایشان با سنگ و بتن سرکار داشته دغدغه چندانی نسبت به عواقب و تبعات این ساختمان سازی نداشته یعنی نیازی نیست نسبت این ساختمان را با فرهنگ بسنجد نیازی نیست نسبت آن را با خانواده و کشاورزی بسنجد بلکه او تنها اتمام این ساختمان را وظیفه ی خود می‌داند ولی رئیس جمهور باید برای ساخت مسکن به تمام ابعاد امنیتی، کشاورز، تفریحی، اجتماعی این شهرک توجه کند (نگاه دولت احمدی نژاد به مسکن مهر پیمانکاری بود) 🔷در حقیقت پیمانکار دنبال اتمام پروژه است اما رئیس جمهور وظیفه ی اکمال دارد. همانطور که شاید بدانید! بین اتمام و اکمال یک تفاوت اساسی است به عبارتی برای به پایان رساندن امور مادی از اصطلاح "اتمام" استفاده می‌شود ولی برای موجودات و شئونات دارای قوه ی رشد و تربیت از اصطلاح "اکمال" استفاده می‌شود ولذا یک پیمانکار نوعا وظیفه ی اتمامی داشته ولی شخصی مثل رئیس جمهور یا یک استراتژيست مثل اعضای شورای امنیت ملی وظیفه ی "اکمالی" داشته و طبیعتا لازمه ی تکامل(اکمال) توجه به تمام ابعاد و تبعات یک تصمیم تا آخرین مراحل اجرا است برعکس یک شهردار مثلا ممکن است یک شخص در کسوت شهردار پس از چند سال شهرِ تحویل گرفته را در شرایط رضایت بخشی تحویل دهد و زمانی که انسان نگاه میکند میبینید مجموعا حاشیه نشینی در آن شهر از بین رفته یا معتادان متجاهر دیگر در خیابان ها نیستند و فضای شهری تغییر پیدا کرده! اما آیا ایشان رفع مشکل کرده یا دفع مشکل؟ ممکن است این شهردار محترم با وضع قوانین از حاشیه نشینی در اطراف شهر خود ممانعت کرده ولی در عوض همین حاشیه نشینان به شهر دیگر منتقل شده و مجددا بساط خود را در شهر همسایه پَهن کرده باشند! حالا آیا این شهردار رفع مشکل کرده یا دفع مشکل؟ آیا این شهردار موفق ظاهر شده یا ناموفق؟ بله این شهردار نسبت به شهر خود موفق بوده ولی اگر اکنون جای خود را با رئیس جمهور عوض کند آیا موفق بوده یا ناموفق؟ قطعا ناموفق؟ زیرا ایشان شرّ مشکل را رفع نکرده بلکه بجای دیگر دفع کرده و جای دیگر را خراب کرده و این در حالی است که یک رئیس جمهور رئیس تمام شهرهاست و باید رفع مشکل کند بنابراین خیلی از موفقيت های که امروز میبینید دفعی است و به همین خاطر است که فلان مسئول وقتی در بنیاد مستضعفین یا شهرداری کار میکند تا حد زیادی عملکرد قابل قبولی داشته اما وقتی به مناصب کلان کشوری وارد می‌شود هاج و واج مانده چون تا قبل از آن، مشکلات را از اداره ی خود به اداره رقیب از شهرداري خود به شهرداری همسایه دفع و منتقل کرده اما وقتی وزیر یک کشور میشود کاری از پیش نمیبرد زیرا دیگر نمیتواند مشکلات را پشت سر فلان اداره مخفی کند بلکه مستقيما با سفره جامعه مواجه میشود. 📌حال بنظر شما استراتژيستی که به تمام ابعاد تهدیدات_فرصت ها و اولویتهای کشور مسلط باشد، مناسب ریاست جمهوری است؟ یا صرفا رئیس بنیاد مستضعفین یا کمیته امداد یا شهرداری یا (مناصب جزیره ای)؟ کدام یک نگاه اکمالی تری به مسائل داشته کدام یک دنبال رفع مشکل هستند نه دفع؟ @hodesanews