#زندگی_نوشت 🔹این شعر زیبای حامدعسکری مجابم کرد چند جمله ای بنویسم 🔻من محرومیت را زندگی کردم، فقر را جرعه جرعه نوشیدم، وقتی از "عدالت آموزشی" می نویسم تو ۱۲ سالگی سه سال توی سرما و گرما ۵کیلومتر پیاده میرفتم روستای کناری برا درس خوندن، وقتی از "خودرو" میگم توی عالم بچگی بارها توی مسیر روستا تا زمین کشاورزی یا توی مسیر مدرسه را پیاده میرفتم و منتظر می موندیم یه ماشین سوارمون کنه، وقتی از "حق مسکن" می‌نویسم با اینکه خونه های روستایی بزرگه ولی داشتن اتاق مستقل را فقط توی فیلم ها دیدم! 🔻وقتی از" اصالت کار" مینویسم یعنی همه نوجوانی خاطره هاش با سر زمین بودن و بردن گوسفندها به بیابون گره خورده، وقتی هم از"کتاب و علم" مینویسم یعنی توی نوجوانی مجبور شدم ۱۰۰۰ کیلومتر از پدر و مادرم و از روستامون جدا شدم تا درس بخونم 🔻اینه که خیلی عالم بعضی پایتخت نشین ها را متوجه نمیشم، حتی وقتی دارید از ما دهاتی ها و مشکلات مون توی مجلات و برنامه هاتون مینویسید و حرف میزنید؛ این "بی قراری و درد داشتن" حاصل عالمی است که زندگی کردم نه چند فیلم و کتاب؛ اینه که این آتش هیچ وقت خاموش نمیشه... ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai