تاریخ پیدایش نینجاها چندان مشخص نیست اما بسیاری از منابع به حوالی قرن ۱۴ اشاره میکنند.
و لغت «شینوبی» نیز تا قرن ۱۵ دیده نشدهاست.
در افسانههای ژاپنی آمده که نینجاها از نسل هیولایی هستند که نیمی انسان و نیمی کلاغ بود. بر اساس بیشتر منابع تاریخی نینجاها به تدریج خود را به عنوان نیروی مخالف همتایان طبقه بالاتر خود یعنی ساموراییها در دوران حکومت فئودالها بر ژاپن مطرح کردند و تکامل این هنر رزمی بین قرن ششم تا نهم میلادی در ژاپن اتفاق افتاد. پس از سقوط دودمان تانگ در چین در سال ۹۰۷ میلادی، تعدادی از فرماندهان نظامی چینی به ژاپن آمدند و تاکتیکها و نظریات جدید جنگی را با خود به این جزیره آوردند. در دهه ۱۰۲۰ میلادی هم راهبان بودایی چینی وارد ژاپن شدند و دانش پزشکی و نظریات جنگی خود را هم که بسیاری از آنها از هند ریشه گرفته و در تبت و نقاط مختلف چین تکامل یافته بود به ژاپن آوردند و روشهای خود را به راهبان جنگجوی ژاپنی و اولین طایفههای نینجا آموختند. دایسوکه توگاکوره سامورایی خلعشده، و کاین دوشی راهب جنگجوی چینی، نخستین نینجاهایی بودند که برای اولین بار قواعدی را برای این هنر رزمی تدوین کرده و جانشینان دایسوکه نیز نخستین نینجا ریو یا مدرسه نینجوتسو را با نام توگاکوره ریو تأسیس کردند. نینجوتسو به این ترتیب رقیبی برای مکتب بوشیدو ساموراییها شد. ساموراییها وفاداری و شرافت را بر هر چیز مقدم میداشتند و بوشیدو سیستم رزمی آنها بسیار اصیل و منسجم بود اما روشهای جنگی آنها همیشه کارآمد نبود. برتری نینجاها درست در همین مسئله بود. نینجاها انجام مأموریت به هر شکل ممکن را بر هر چیز مقدم میداشتند. حمله ناگهانی، مسموم کردن، فریب و جاسوسی از نظر ساموراییها ناجوانمردانه بود اما از روشهای اصلی رزمی نینجاها بهشمار میآمد.
@honar_ninjutsu2