روزی استادی وارد کلاس شد و یه دانشجویان گفت برای یک امتحان از قبل برنامه ریزی نشده آماده شوید. استاد برگه های امتحان را برعکس روی میزها گذاشت سپس از دانشجویان خواست برگه ها را برگردانند. دانشجویان متعجبانه دیدند هیچ سوالی در برگه نیست و فقط یک نقطه سیاه در مرکز آن است. استاد که تعجب را در چهره آنها دید گفت: درباره آنچه میبینید بنویسید. دانشجوها که کاملا گیج شده بودند شروع به نوشتن کردند. در پایان کلاس استاد تمام برگه ها را گرفت و با صدای بلند شروع به خواندن آنها کرد.همه آنها بلااستثنا نقطه سیاه و موقعیت آن در صفحه را توصیف کرده بودند. خواندن همه برگه ها که تمام شد کلاس در سکوت فرو رفت و استاد شروع کرد به توضیح دادن. من در این امتحان نمیخواستم به شما نمره بدهم فقط میخواستم موضوعی برای تفکر داشته باشید.هیچ یک از شما درباره قسمت سفید کاغذ چیزی ننوشته بودید.همه توجهات به نقطه سیاه بود!! درست مثل زندگی واقعی همیشه اصرار به تمرکز روی نقطه های سیاه داریم. نقطه سیاه در مقایسه با داشته هامون در زندگی بسیار کوچک هستند. همه چیز به دیدگاه مابرمیگردد فقط کافیه یادبگیریم که به چه چیز باید توجه کرد. @horasa1398