دوم؛
با سلطان تصمیم گرفتیم این سه کتاب را در طول یکسال همخوانی کنیم.
گفتماش که: «در خانهٔ دو نفرهمان، صبر و حوصله و همت، همیشگیِ شانههای تو بوده. کمک کن که این بار، آلودهٔ کمزوری و نااستواری خودم نشوم.»
گفت: «شاید چند دیوانهٔ دیگر هم مثل خودمان خواستند که همراه مسیر یکسالهمان شوند.»
و اینطور شد که...