من، عامدانه رزق هفتم را گذاشتم برای اواخر ماه.
اواخر ماه، اوضاع حسابهای بانکیِ ما معمولیها رو به قرمزی میرود. یکی دو هفتهٔ آخر ماه را دیگر دست به عصا خرج میکنیم. خانمهای خانه، کمتر سفارش خرید میدهند، پدرها وقتی تشنهشان میشود، از خیر آبمعدنیِ خنک داخل یخچال سوپرمارکت میگذرند تا به خانه برسند.
قشنگی داستان این است که یک جایی که انتظارش را نداریم، پای آشناییزدایی را بکشانیم به روزمرگی شخصیت اصلی.
دست در جیب شخصیت اصلی زندگیتان بکنید و در روزهای قرمزی حساب بانکی، نیت کنید و به یک خانوادهٔ نیازمند کمک کنید.
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف