شیخ ما (حَلّاج) دلتنگ یار بود. به خانه یار رسید، قَدَّش به پنجره نرسید، سر خویش بُرید و زیرِ پا نَهاد و قَدَّش برسید، معشوق تماشا کرد... قاب را، امروز از نقطه‌ای خاص در تهران برداشتم. نقطه‌ای که قرار است خاطره‌سازی کند برایم. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف