✔️ جرم حداد عادل چیست؟ ✍سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی روزی که مصاحبه همسر حداد عادل به موجی در انتقام از انقلاب اسلامی و یکی از خواص آن تبدیل شد و اصلاحیه آن هم تأثیری در شکستن این موج نداشت به ذهن نگارنده آمد که این سناریویی غیرمعمول و غیرطبیعی است. خصوصاً وقتی فردی معلوم‌الحال که به «نئو تجدیدنظرطلبی» رسیده است ۹ توئیت در ۴۸ ساعت علیه حداد عادل و خانواده او به بدترین شکل تخریبی نوشت، در سناریو بودن صحنه تردید نکردم. اما آنچه موجب شد نگارنده در این زمینه دست به قلم ببرد داستان جالبی است. جمعه شب به‌کلی بی‌خواب شده بودم. هرچه تلاش کردم خواب به سراغم نیامد؛ یا از دارو بود یا چرت روز جمعه و یا... ساعت ۴ صبح از وصول به خواب ناامید و سراغ گوشی تلفن همراه رفتم، در شبکه اجتماعی اولین پستی که به چشم خورد کلیپی هشت، نه دقیقه‌ای از خانم علینژاد علیه حداد عادل و خانواده‌اش بود. این زن که شرف، انصاف و حیای زنانه را قی کرده است و در تریبون‌های شیطان به زشت‌ترین شکل دریدگی و طنازی می‌کند، چنان این خانواده را به سخره گرفته بود که با خود گفتم ظلم فقط خوردن بیت‌المال و شکاف فقر و غنا نیست که حرمت مسلمان چه می‌شود؟ با خود گفتم حداد عادل در واپسین دهه‌های حیات دنیوی است اگر قرار است فردای رحلتش قدیس‌نامه‌ای (به رسم فرهنگ معروف به مرده‌پرستی) برایش بنویسم چرا اکنون ننویسم؟ و اگر قرار است به مرده‌پرستی متهم شویم اتهام زنده‌پرستی و روی دیگر آن اتهام چاپلوسی و تملق‌گویی اولی‌تر است. باید به این فرهنگ برسیم که مثلاً نمی‌شود شهیدان باکری، خرازی، همت، کاظمی و... را اسطوره‌هایی دست‌نیافتنی و بر بال ملائک دانست، اما همترازان زنده آنان همچون رضایی، صفوی، قالیباف، جعفری و قربانی را به بدترین شکل ممکن به هجو و سخره گرفت. باید یاد بگیریم زنده‌ها را هم ارج نهیم و، اما بعد... جرم حداد عادل واقعاً چیست؟ سرمایه‌گذاری فرهنگی به جای سرمایه‌گذاری اقتصادی واجد نکوهش است؟ حداد عادل تجربه ذی‌قیمتی دارد او می‌داند که انقلاب اسلامی در حوزه نخبگی دو آبشخور همسو داشت؛ اول حوزه‌های علمیه و دوم مدارسی که در دهه ۳۰ به دور از چشم حاکمیت وقت تأسیس شدند و بسیاری از کادر‌های دیروز و امروز انقلاب تربیت‌یافتگان آن مدارس هستند. حداد عادل نه چهره اقتصادی است و نه نیازی به پول دارد. ۵۰ سال عضویت در هیئت علمی دانشگاه‌های تهران و شریف و اشتغال همسر و سال‌های پایانی حیات نشان می‌دهد که حداد مشکل مالی ندارد و کسی نیز او را به ولع مادی و گرایش به زرق و برق‌خواهی دنیا نمی‌شناسد. جرم حداد عادل چیز دیگری است. اولین جرم حداد عادل این است که در ۳۰ سال گذشته یک قدم از رهبری جلوتر نرفت و عقب‌تر نماند. از سواد خود نان خورد نه از مدیریت. بدون تردید اگر (فرضاً) ۵۰ نفر را حواریون اصلی امروز انقلاب اسلامی بدانیم یکی از آنان حداد عادل است. اگر قرار باشد بعد از مرگ ملقب به «کانت ایران» شود چرا همین امروز ملقب نشود؟ بدون تردید در زبان و ادب فارسی، قرآن‌پژوهی، فلسفه اسلام، فلسفه غرب، تعلیم و تربیت و حتی فیزیک حداد عادل از سرآمدان و انگشت‌شماران امروز ایران است. در کجای دنیا چنین سرمایه‌ای را به جرم اینکه مدرسه‌ای را تأسیس کرده تازیانه می‌زنند؟ واقعاً در ایران امروز و خصوصاً در جبهه انقلاب اسلامی چند نفر دارای این وزانت علمی و تأثیرگذاری محتوایی هستند؟ حداد عادل، انصاف، صراحت در دفاع از انقلاب و به رسمیت شناختن رقیب را توأمان در خود حفظ نموده است. روزی که اصلاح‌طلبان فاقد کاندیدای ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ بودند به رهبری نامه نوشت تا این نقیصه را رفع نماید. روزی که آن نماینده مجلس در تصادف فوت کرد و برادرش در زندان بود حداد عادل از رهبری خواست به حرمت مادرشان - که مادر شهید بود- برادر از زندان آزاد شود و شد. در صراحت همین بس که در غبار فتنه ۱۳۸۸ اولین نفری بود که خود را هزینه کرد و به تلویزیون آمد و به تبیین فضا پرداخت و دوباره در میدان ولیعصر چنین کرد و هزینه آن را پرداخت. رئیس دولت نهم مجلس هفتم را به گوشه رینگ برده بود و او در اوج حیا و به دلیل ندادن سوژه‌ای به دست دشمنان سکوت کرد، اما از اصول کوتاه نیامد و ریاست مجلس بعدی را از دست داد و در اوج تواضع مثل یک نماینده معمولی در صحن مجلس نشست.