من و بابام، شوهرخاله‌م و پسرخاله‌م تو سفر مشهد باهم بودیم و ۵ روز درچایخونه خدمت کردیم پدرم و شوهرخالم که مثل بابام میمونه (حاج امیرصنعتی مهربانی) با اینکه سنی ازشون گذشته بود، یک لحظه بیکار نمی‌نشستن. همش سرپا، من و پسرخاله با اینکه جوون‌تر بودیم گهگاه میرفتیم یه استراحتی میکردیم، ولی باباهامون اصلا. نمیگذاشتن کار زمین بمونه، یا زائر چند لحظه بخواد تو صف وایسه دوستان، چایخونه رو فقط محل خوردن چایی نبینید، بنظر من چایخونه حضرت رضا کم از نقاط مقدس دیگر حرم نداره. یکی از بچه‌های دانشگاه اسلامی رضوی تعریف میکرد میگفت یه بار تو چایخونه بودیم دیدیم یهو یه خانواده شروع کردن به گریه، ما فکر کردیم یکی از اقوامشون فوت کرده، رفتیم دلداری و تسلیت بدیم، وقتی رفتیم جلو متوجه شدیم یکیشون همونجا تو چایخونه شفا گرفته، و از شفا گرفتنش همه‌شون دارن گریه میکنن. چایخانه حضرت رضا، شفاخانه‌س، حضرت ویژه نظر داره حسین‌دارابی 👈 عضوشوید @hosein_darabi