آقا امشب قرار بود بریم جایی. تو راه برگشت از سر کار به خانومم زنگ زدم گفتم آماده باشید طبق قرار باید بریم فلانجا. یادش رفته بود. خلاصه اومدم خونه در یخچالو باز کردم. باورتون نمیشه دیدم ماهی گذاشته بود بیرون یخش بازشه برا شب. ولی شب خونه نبودیم. همون ماهیه که چند شب پیش داستانشو گفتم😭😭
خداااااایا بسه دیگههههه. مث اینکه قسمت نیست این ماهی رو ما بخوریم. فردا میایم میبینیم پرواز کرده رفته.
آدرس داستان ماهی اینه اگه نخوندید👇
https://eitaa.com/hoseindarabi/1746