🔴 آیا امام حسین علیه السلام فرار کرد؟ آیا برای ریاست و مقام قیام کرد؟ قبل از حرکت به‌سمت کوفه، ابن عباس، ابن حنفیّه، ابن عمر و عده‌ی زیادی در كمال خلوص نیّت، حسین بن علی را از رفتن به كربلا نهی می‌كردند، در بین راه كه به كربلا می روند، بعضیها با او صحبت می كنند كه نرو خطر دارد و حسین علیه السلام در جواب، این شعرها را می خواند: به من می گویید نرو، ولی خواهم رفت. می گویید كشته می شوم؛ مگر مردن برای یك جوانمرد ننگ است؟ مردن آن وقت ننگ است كه هدف انسان پست باشد و بخواهد برای آقایی و ریاست كشته بشود كه می گویند به هدفش نرسید، اما برای آن كسی كه برای اعلای كلمه ی حق و در راه حق كشته می شود كه ننگ نیست چرا كه در راهی قدم برمی‌دارد كه صالحین و شایستگان بندگان خدا قدم برداشته اند. پس چون در راهی قدم برمی دارد كه با یك آدم هلاك شده ی بدبخت و گناهكار مثل یزید مخالفت می كند، بگذار كشته بشود. شما می گویید كشته می شوم؛ یكی از این دو بیشتر نیست: یا زنده می مانم یا كشته می شوم. «فَاِنْ عِشْتُ لَمْ اَنْدَمْ» اگر زنده ماندم كسی نمی گوید تو چرا زنده ماندی «وَ اِنْ مِتُّ لَمْ اُلَمْ» و اگر در این راه كشته بشوم احدی در دنیا مرا ملامت نخواهد كرد اگر بداند كه من در چه راهی رفتم. «كَفی بِكَ ذُلاًّ اَنْ تَعیشَ وَ تُرْغَما» برای بدبختی و ذلت تو كافی است كه زندگی بكنی اما دماغت را به خاك بمالند. باز می بینید كه حماسه است. در بین راه نیز خطابه می خواند و می‌فرماید: آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل دوری نمی‌شود؟ بعد در آخرش می‌فرماید: من مردن را برای خودم سعادت، و زندگی با ستمگران را موجب ملامت می بینم. در مکه و در خطبه‌‌ی قبل از حرکت خود نیز فرمود: من فردا صبح حركت می كنم؛ هركس كه آماده ی جانبازی است و حاضر است خون قلب خودش را در راه ما بریزد و تصمیم به ملاقات حق گرفته است، فردا صبح حركت كند كه من رفتم. دیگر بیش از این حرفی نیست. این مقدار استغنا قطعاً در دنیا نظیر ندارد. با این تفاسیر حسین(ع) نه قصد فرار داشت، نه حُب جاه و مقام و قدرت @hosein_darabi