#حکایت
👱🏻♂️یک جوان از عالمی پرسید:
من جوان هستم و نمی توانم نگاه خود را از نامحرم منع کنم...
چاره ام چیست؟⁉️
👤عالم نیز کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزد و از شخصی درخواست کرد او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت؛ جلوی همهی مردم او را کتک بزند!
✅ جوان کوزه راسالم به مقصد رساند و چیزی بیرون نریخت...
👤 عالم از او پرسید: چند دختر سر راه خود دیدی؟؟
👱🏻♂️ جوان جواب داد: هیچ! فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم و مبادا جلوی مردم کتک بخورم و خار و خفیف بشوم...
👤 عالم گفت:
این حکایت مومنی است که همیشه خدارا ناظر بر کارهایش می بیند...
و از روز قیامت و حساب و کتابش که مبادا در نظر مردم خوار و خفیف شود بیم دارد.
🚩 حسینیه شهید آوینی
https://eitaa.com/hoseinie_avini