وقت بازی آزاد بود ... تا چشم رو هم گذاشتیم خونه ای در فلسطین ساخته شد ... یه گروه شدن فلسطینی و یه گروه نمی‌خواستن که بشن اسرائیلی ...! یکی از بچه ها زد و سقف خونه رو انداخت زمین ... علی با گریه میگف من دوست نداشتم کسی سقف خونمون رو خراب کنه ... سلمان بهش میگفت اشکال نداره بیا دوباره با هم میسازیمش ...🥹🥹🥹 بازی های آزادشون رو دوست دارم ... زندگی واقعی جریان داره ...❤️ _پ ن :سقف خونشون فقط از زوایای مختلف ☺️ @hoseiniyekodak313