#سالروز_شهادت
شهیدی که در قبر چشمانش رابازکرد
مادر شهیدمی گوید: گفتم خدایا از تو مى خواهم تا فرزندم چشمانش را باز کند تا براى آخرین بار به چشمانش نگاه کنم.
هنگامى که به اتاق عمل برده مى شد عکسهایى از او گرفته شده که نشان از روحیه بسیار مطمئن و قوی او دارد على اکبر در بیمارستان بقیة الله تهران بسترى بود، تعداد عیادت کنندگان او زیاد بود براى رعایت حال دوستان او سعى مى کردم اکثرا از پشت شیشه اتاق، او را ببینم، گاهی هم دو سه دقیقه کنار او مى ایستادم و بر مى گشتم. پس از اینکه اکبر در بیمارستان به شهادت رسید و او را به غسالخانه بردند راى دیدن او به غسالخانه رفتم.
برادر شهید مى گوید:موقع دفن ، برادرم در آغوشم بود مادرم بالاى قبر آرزو کرد، على اکبر چشمانش را باز کند، من به چشمان برادرم که صورت او را از کفن باز کرده و روى خاک گذاشته بودم خیره شدم. با حس غریبى به چشمانش نگاه کردم در این لحظات با کمال شگفتى دیدم مادرم می گوید چشمان على اکبر باز شد مادرم را نگریست و بعد از لحظاتی بسته شد.
پس از این ماجرا تا سالها این مطلب را فاش نکردیم، چون نگران بودیم مبادا در صحت ماجرا شک شود یا خیال کنند ساختگى است. تا اینکه یکى از بستگان ما که در کارهاى تبلیغاتى است وقتى متوجه این اعجاز شد عکس ها را از ما گرفت و در کنار هم گذاشت و به صورت یک پوستر چاپ کرد و بدین ترتیب این قضیه بر همگان آشکار شد. شهید متولد ١٣۴٠ تهران بود و 9 خرداد سال 66 در منطقه شاخ شمیران به شهادت رسید. پیکر شهید در بهشت زهرا(س)، قطعه ٢٩، ردیف دوم است
#شهید_علی_اکبر_صادقی
#حسینیه_مجازی_شهدا
@hoseinyehmajazy