نامه طبيعي خود خارج خواهد شد و نه حيوان كاري برخلاف غريزه يا بر مبناي خرد انجام خواهد داد. تنها انسان است كه نيروي عقل و شهوت در او جمع است. او با انتخاب و اختياري كه خداي تعالي به او ارزاني كرده ميتواند از «اسفل السافلين» تا «اعلي عليين» را در پرتو تلاش و لطف خداوندي طي كند . اصحاب امام حسين عليهالسلام كه به گفته امام تاريخ چنين ياراني به خود نخواهد ديد، پندآموز سالكان راه حق است.
🔻
#زهير و نماز امام
🔹زهير به همراه «سعيد بن عبدالله حنفي» به فرمان امام كه فرمود: «پيش روي من بايستيد تا نماز ظهر را به جاي آورم». ✳️سپر جان حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام شد. او تا پايان نماز از امام محافظت كرد .
🔻شعار حماسي زهير
🔸به روايت ابيمخنف، شهادت زهير پس از
#حبيب_بن_مظاهر بود. در اين هنگام، آثار شكستگي بر چهره امام عليهالسلام هويدا شد. زهير كه پس از سليمان (پسر عمويش) عازم ميدان جهاد و نبرد شده بود، دستهايش را بر دوش حسين عليهالسلام نهاد و در قالب اشعاري اذن جهاد خواست.
امام فرمود: «من هم به دنبال تو، رسول الله و اميرالمؤمنين را ملاقات خواهم كرد». (۲۴) .او در حين مبارزه اين ابيات را ترنم ميكرد:
«انا زهير و انا ابنالقين اذودكم بالسيف عن حسينان حسينا احد السبطين من عترة البر التقي الزينذاك رسول الله غير المين اضربكم و لا اري من شين (۲۵)
من زهير پسر قين هستم، با شمشير خود از حريم حسين دفاع ميكنم؛حسين يكي از دو نواده رسول است، از خانداني كه نيكي و تقوا زينت آنهاست؛و اكنون او فرستاده پاك خدا از دو نسل نبوي است، و من شما را ميكشم و عيب نميدانم».
درباره رزم او گفتهاند: «و قاتل قتالا شديدا؛ (۲۶) او مبارزهاي سنگين را آغاز كرد» بنابر نقل راويان از جمله «محمد بن ابيطالب» او صد و بيست نفر از شجاعان كوفه را از دم تيغ گذراند . ( ۲۷ ) درباره شهادت او گفتهاند: «فشد عليه كثير بن عبدالله الشعبي و مهاجر بن اوس التميمي، فقتلاه؛ (۲۸) دو نفر از سپاهيان ابنسعد به نامهاي كثير و مهاجر، پس از نبرد سختي او را به شهادت رساندند ».
🔻شهادت و دعاي امام به زهير
🔹امام حسين عليهالسلام با مشاهده نعش ياور خود، در حالي كه ايستاده بود فرمود :
«لا يبعدنك الله يا زهير، و لعن الله قاتليك، لعن الذين مسخوا قردة و خنازير؛ ( ۲۹ )
اي زهير خداوند تو را از رحمت خود دور نسازد، خداوند كشندگان تو را لعنت كند، (چون بنياسرائيل) كه به شكل بوزينهگان و خوكان درآمدند».
🔻در زيارت ناحيه مقدسه اين گونه آمده است :
▪️«السلام علي زهير بن القين البجلي القائل للحسين عليهالسلام و قد اذن له الانصراف له:لا والله لا يكون ذلك ابدا اترك ابن رسول الله صلي الله عليه و آله، آله اسيرا في يد الاعداء و انجدنا؟ لا اراني الله ذلك اليوم؛ سلام بر زهير فرزند قين بجلي، آن كه چون امام به او اجازه بازگشت دادند در پاسخ گفت: نه به خدا سوگند، هرگز فرزند رسول الله را كه درود خدا بر او و آل است، ترك نخواهم كرد. آيا فرزند رسول را در حالي كه اسير در دست دشمنان است رها كنم و خود را رهايي بخشم؟ خداوند آن روز را بر من نياورد». (۳۰ )
✳️درسي كه ميتوان گرفت : رفتار آدمي نخست به شكل «حال» (۳۱) است. بدين گونه كه براي انجام دادن آن بايد تلاش كرد تا با دقت كامل، به مرحله عمل برسد؛ ولي بر اثر تكرار و ممارست آرامآرام انجام دادن آن عمل در شخص به شكل «ملكه» (۳۲) درميآيد. در اين صورت آن رفتار به سادگي و به محض تصميم از شخص سر ميزند؛ مثلا كسي كه روزهاي اول رانندگي خود را ميگذراند، رفتار رانندگي او «حال» خواهد بود، ولي راننده كهنهكار «ملكه» رانندگي را داراست. رفتار آدمي هنگامي كه بر جان و روح او نشست، شكل باطني متناسب با خود را ميسازد. شكل واقعي در رفتار و نيات او تجلي مييابد و او را از انسانيت مياندازد و به اشكال متناسب با رفتارش درميآورد. اين نكته بارها در قرآن و روايت و نيز در كشف و شهود اهل عرفان آمده است. (۳۳) آن كه ديگران را بازي ميدهد، در واقع چون ميموني است كه خود نميداند و آنكه شهوتراني حرامخوار است چون خوكي است كه با كنار رفتن پردهها حقيقت او بر همگان آشكار ميشود، چنان كه انسان متكبر در واقع مورچهاي است كه به زير دست و پا ميرود؛ او در واقع كوچكي است كه احساس بزرگي ميكند. امام كه هر چيز ناپيدا بر او عيان و آشكار است و او به واقع «عين الله الناظرة» (چشم بيناي الهي) و «اذنه الواعيه» (گوش شنواي خداوند) است، آن قوم را چون بوزينگان و خوكاني ميديد كه از رحمت خداوند دور افتادهاند .
-------------------------
📚پی نوشتها :
( ۱ )
#ابصار_العين ، ص ۱۶۲
( ۲ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۹۱
( ۳ ) مقتل الحسين مقرم، ص ۲۰۷
( ۴ ) تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۳۹۶-۳۹۷؛ ا