‌🔻قضاياي روز عاشورا نشان مي‏ دهد كه حضرت زينب عليهاالسلام كارهايي را كه مي‌كردند بخشي از آن مال جريان خواهري و برادري بود اما غالبا مال اين جنبه بود كه حضرت سيدالشهداء امامشان است. 🔸یا هر باری که حضرت اباعبداللّه‏ عليه‏ السلام «هل من ناصر ینصرنی» مي‏ گفتند حضرت زينب مي‏ آمدند و لبیکی می گفتند. گاهي سوال مي‏شد که چرا شما لبیک می گویید؟! 🔹مي‏ گفتند: ایشان امام من است و يك نفر بايد به درخواست ایشان جواب مثبت بدهد و گرنه عذاب خدا نازل مي‏ شود. 🔸مكرّر مخصوصا بعد از ظهر عاشورا حضرت زينب عليها السلام اسب و نيزه را براي حضرت سيدالشهداء آماده مي ‏كردند و يك تعبيري به اين مضمون داشتند که: «ما اشقي قلبي! أي أختٍ؟» یعنی چه قلب سختی دارم من و چه خواهری هستم من که براي برادرش مركب مرگ را آماده مي‏ كند؛ ولي گويا مجبور بودند این کار را بکنند چون که حضرت امامشان است و ايشان این تقاضا را كرده و لذا نباید بي جواب بماند. 🔹يعني نگاه حضرت زینب به امام حسین علیه السلام ، بيشتر نگاه امام واجب الاطاعه ‏اي بود تا قضاياي ديگر و اين خيلي قابل توجه است. ‌ ‌ 📚حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری س ✅ @hosenih_maghtal