● ماه محرم خود را چگونه آغاز کردی؟ ○ با شهادت در دفاع از حرم! ● کی رفتی سوریه که ما نفهمیدیم؟ ○ سوریه نبودم● عراق؟ ○ نه، همین ایران خودمان، تبریز.●چطور؟ ○ قصد کردند برای کندن پرچم سیاه ارباب و بر هم زدن تکیه و مجلس عزا، پیش قدم شدم تا مانع شوم، نخست با تأسى به قمر بنیهاشم چشم دادم و بعد با اقتدا به سالار شهیدان خون قلب ● چرا؟ حرفشان چه بود؟ ○ زن، زندگی، آزادی! ● این شعار قشنگ و این کار زشت؟○ نهج البلاغه نخواندهای؟ حرف حقی است که از آن اراده باطل دارند● بیکار بودی پسر خوب خودت را درگیر کردی؟○ بیکار نبودم، رشته تحصیلیام عمران بود و پیشهام خدمت به جانبازان و ایثارگران به عنوان تکنسین فیزیوتراپی. از فعالیتهای جهادی و خدماتی هم نگویم بهتر است ● پس چرا تو؟ کس دیگری نبود؟... چرا میخندی؟ ○ هیچ تا به امروز شنیدهای هر کدام از ما هر روز و با هر انتخاب، مخیر به کربلایی شدن یا کوفی و یا حتی شامی شدنیم؟ نمیشنوی؟ ● صدایی میآید؟ ○ صدای هل من ناصر که تا صبح قیامت به گوش میرسد...نه تنها صدا، بوی پیراهن خونین کسی میآید....راستی، تو در کربلای ۶۱ هجری کنار حسین میایستادی یا یزید؟ پ.ن: شهید امیر حسین پور بعد از چهار روز تحمل جراحات شدید، روز یکشنبه ۴ بعدازظهر به یاران شهید عرصه امنیت پیوست
#شب_اول_محرم View all 36 comments
🌺ایتا
http://eitaa.com/joinchat/778108945Ca755cacac9