﴿ حسینیهــ دل ﴾
📚
#حکایت
📖
#تاریخ
#سراسر
عبرت است میگویند روزی برای
#سلطان
محمود غزنوی
#كبكی
را آوردند كه یک پا داشت .
#فروشنده
برای فروشش قیمت زياد میخواست. سلطان محمود
#حكمت
قيمت زياد كبك را جويا شد. فروشنده گفت: «وقتی
#دام
پهن میكنيم برای كبکها، اين
#كبک
را نزديک دامها
#رها
میكنم.
#آواز
خوش سر میدهد و كبکهای ديگر به سراغش میآيند و در اين وقت در
#دام
#گرفتار
میشوند. هر بار كه كبک را برای
#شكار
ببريم، حتما تعدادی زياد كبک
#گرفتار
دام میشوند.» سلطان محمود امر به
#خريدن
كرد و خواستار كبک شد. چون قیمت به فروشنده دادند و كبک به سلطان، سلطان
#تيغی
بر گردن
#كبک
زد و سرش را جدا كرد.
#فروشنده
كه ناباوارنه
#سر
قطع شده و تن بیجان كبک را میديد، گفت اين كبک را چرا سر
#بريديد
؟
#سلطان
محمود گفت: «
#هر
كس
#ملت
و قوم
#خود
را
#بفروشد
، بايد
#سرش
#جــــــدا
شود!» ✅در کشور ما سرچند نفر از مسئولین خیانتکار را باید جداکنند تا بفهمند این کشور صاحب دارد؟ این ملت ولایی است و ولایت الله را به ولایت شیاطین نمی فروشند.
#مذاکره_ممنوع
#سازش_ممنوع
#خیانت_ممنوع
✍
#فدایی_مولا
#منامامزمانرادوستدارم
@hoseynie_del
#انجمن_دختران_مهدوی