بی‌خبریم 1⃣داستان اول: در اوج اغتشاشات امسال دو برادر را در یک برنامه تلوزیونی دعوت کرده بودند. 🔸برادر بزرگتر از بسیجیهایی بود که به کمک نیروهای امنیتی رفته بود برای مقابله به اغتشاشگران و برادر کوچکتر هم یکی از اغتشاشگران بود. 🔸این دو برادر در میانه درگیری با همدیگر روبرو شده بودند که داستان جالبی داشت، اما نکته ای که توجه من را جلب کرد این بود که وقتی مجری برنامه از برادران سوال کرد که چه شد شما دوبرادر روبروی هم قرار گرفتید؟ یکی از آنها گفت مشکل این است که ما باهم حرف نمیزنیم. عدم صحبت کردن این اتفاقات را رقم میزند. 2⃣داستان دوم: روز پنجشنبه با تعدادی از طلبه ها به یک اردوی متفاوت رفتیم. اردوی روایت پیشرفت در پارک علم و فناوری استان قم. هدف هم روایتی متفاوت از پیشرفتهای دانش بنیان بود. 🔸قرار بود شرکتهای دانش بنیانی که از صفر شروع کرده بودند و حالا مایه ی افتخار کشور بودند را برای طلاب روایت کنیم. 🔸در بین صحبتهای یکی از مسئولین شرکتها احساس کردم چقدر کارهای بزرگی انجام شده و‌ما بیخبریم و چقدر اینگونه دیدن ها در عقیده‌ی ما تغییر ایجاد میکند. 🔸از آن طرف احساس کردم آنها نیز چقدر از فضای طلاب و حوزه علمیه بیخبرند. هر دو طرف نمیدانستیم دیگری دارد چه کار میکند. 🔹اما یک نکته مهم: ما انسانهای بیخبری هستیم هر چند که روزانه انبوهی از اخبار را میخوانیم و میشنویم. 🔸مشکل این است که ما از همدیگر خبر نداریم، دوبرادر با هم آنقدر غریبه میشوند که مقابل هم قرار میگیرند. وزیر دولت قبل آنقدر بیخبر از صنعت نظامی ما بود که فکر میکرد آمریکا میتواند با یک دکمه همه سیستم نظامی ما را نابود کند. من طلبه آنقدر بیخبرم که درسالی که توسط رهبری به نام تولید دانش بنیان نامگذاری شده اصلا با مقوله شرکت دانش بنیان آشنا نیستم و جوان نخبه آنقدر از فضای طلاب دور بود که فکر میکرد ما از بیت رهبری آمده ایم و تقاضای بودجه داشت. 🔸خلاصه اینکه ما از هم بیخبریم و امثال این اردوها باعث با خبر شدن ما از هم میشود و شاید جهاد تبیین به همین معناست که همدیگر را باخبر کنیم، از همه پیشرفتها، از همه مشکلاتی که تا الان از پیش رو برداشتیم. زمان باخبر شدن است، زمان جهاد است، جهاد تبیین. ✍کانال حسینیه ارشاد @hoseynie_ershad